آينده در دست جوانان و نوجوانان سريع و حرفهایتابان خواجه نصیری
در همین دنیای امروز و نه در دنیای فردا یا فرداهای دیگر و دور، من بر این عقیدهام که گرداب گسترده گیتی خیلی سریعتر از آنچه فکرش را بکنیم، گسترش خواهد یافت و اینبار این جوانان و به خصوص نوجوانان خواهند بود که بیشترین نیروهای کاری و حرفهای را در سازمانها شکل خواهند داد. چرا؟ به علت اینکه این نیروها دسترسی سریع و حرفهای به اطلاعات، دانش و انگیزهی کافی برای درک سریع و حرفهای **مفاهیم** را خواهند داشت. امروز، نوجوانان و حتی کودکان ما ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی فوقالعادهای را در اختیار دارند که پدران ما نداشتند. رشد و توسعهی فن آوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، همین اینترنت، تلفنهای سلولی و ماهوارهای، شبکههای متعدد تلویزیونی و ماهوارهای، کامپیوترهای همراه، ارتباطات بیسیم و میلیونها صفحه اطلاعات و کتابهای الکترونیکی، چنان ابزار قوی و غیرقابل تصوری را برای ذهنهای باانگیزه، پویا و آماده فراهم آورده است که با آن مفاهیم، ایدهها و رویاهای بسیاری با سرعتی عجیب به گوشه و کنار این دنیا در لحظه مخابره میشود. امروز، به راحتی میبینیم که در راس سازمانها، مدیریت از آن جوانانی است که طی ده سال گذشته (زمانی که نوجوان بودند) فقط با استفاده از همین فنآوریهای نوین و با تکیه بر تلاش و پشتکار و انگیزههایی قوی آن را به دست آوردهاند.
وقتی امروز، میبینیم، کودکان عصر ما، خیلی راحت با فنآوریهای نوین کنار آمدهاند و از آنها درست مثل اسباب بازیهایشان، درست استفاده میکنند، این عجیب نیست که در سن و سال نوجوانی، آنها را آگاهتر، داناتر، فعالتر و پویاتر از این ببینیم. آنها در کودکی، رویاهای دیگری در سر میپرورانند وقتی بزرگتر میشوند، میخواهند با استفاده از ابزارهایی که به راحتی در اختیار دارند، آنها را محقق کنند و این کار را خواهند کرد، چه بخواهید، چه نخواهید. شک نکنید، یکی از این رویاها، در دست گرفتن **مدیریت** است.
کودک امروز، میبیند پدرش کامپیوتر نمیداند، اینترنت را نمیفهمد و نمیتواند از آن درست استفاده کند، مدتی تلاش میکند تا به او آموزشهای لازم را بدهد، نسل ما در مقابل این واقعیت، مقاومت میکند و او از خود تا مدتی انعطاف نشان میدهد، صبر و تحمل میکند و دیگر از کوره در میرود فرمان را از شما خواهد گرفت، چرا که معتقد است بهتر از شما میتواند هدایت کند. در گذشته نیز، چنین بوده است. چه بسیار کودکانی که خیر و صلاح خانواده خیلی بهتر از والدینشان فهمیدهاند. آن زمان، چون ابزارهای لازم را در اختیار نداشتند، خیلی نمیتوانستند خودی نشان بدهند، محدود بودند، اما امروز، در همین گرداب گستردهی گیتی، یک کودک با هوش و با انگیزه به راحتی میتواند با استفاده از همین ابزارهای کنونی، دنیایی را متحول کند. کافی است ذرهبیناش را روی موضوع مورد علاقهاش قرار دهد، با تمرکز روی هدف، او قطعاً به هدف میرسد.
شما معاملهای را انجام میدهید که طرف مقابلتان یک نوجوان ده دوازده ساله است. انگلیسی را خوب میداند، آی تی، کامپیوتر و اینترنت را میفهمد و با آن مثل آب خوردن کار میکند، معامله، مذاکره و تجارت و بازاریابی و بازرگانی را هم کافی است از پدرش یا عمویش یا عمهاش یا چه بسا از طریق کتابهای الکترونیکی و سایتهای اینترنتی یاد گرفته باشد. اینها امکانپذیر است چرا که من شخصاً نوجوانانی را میشناسم که در اروپا و امریکا و یا همین ایران خودمان از طریق اینترنت دارند بیزنس میکنند و بسیاری از آنها به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند. در امریکا، نوجوانی را میشناسم که فهرست خریداران لوازم ورزشی میفروشد، یا جوراب میفروشد. او کافی است به جای بازی با کامپیوتر، در کودکی شروع به مطالعه کند، شروع به دقت کند، یاد بگیرد و یاد بدهد و طی چند سال، تمام دانش و تجارب لازم برای **آغاز کار یا بیزنس** را فرا بگیرد. چه کسی میخواهد جلوی او را بگیرد. در نوجوانی، زمانی که چند موفقیت را به دست آورد و تجربهاش بیشتر شد، به شما میگوید: علی الحساب آن پست مدیریت را به من بدهید تا بگویم اشکال کار شما کجا بوده است! بعد خواهید دید که چه میکند، نتبوکش را بر میدارد و به پارک میرود، نیازی به دفتر کار آنچنانی هم ندارد، دو تا تلفن، دو تا نامهی الکترونیکی، یک فکس و چند لحظهی بعد، خرید سهام از نیویورک یا توکیو، سرمایه گذاری در خرید ویلایی در بورلی هیلز و ... برای او، این عین یک بازی است، میخواهد در این بازی پیروز شود، قبلاً بسیار تمرین کرده و باخته است، باخت را میشناسد، اما **بازی** را هم میشناسد. از کاری که میکند، **لذت** میبرد. پول روی پول میکذارد و بعد بازی دیگری را شروع میکند. ساعتها اگر رهایش کنی روی آن نیمکت در پارک مینشیند و بازی میکند، در کوچه و پس کوچهها دنبال این توپ، دنبال این گرداب گسترده گیتی میدود و گذشت زمان را هم نمیفهمد. روزی میرسد، که در گیمنتها، مردان و زنان مسن و پیرمردهای بیکار، مشغول بازیهای کامپیوتریاند. چرا؟ چون زمانی که لازم بود به فراگیری آی تی و فنآوریهای نوین آن بپردازند، در مقابل این **تغییر** ضروری مقاومت کرده بودند. شاید آنها کارشان را به همین دلیل از دست داده باشند. حالا ناناور خانه، نوجوانی است که مدیریت امنیت شبکههای یکی از شرکتهای بزرگ را برعهده دارد.
در فكر حضوري موفق بر روي اينترنت هستيد اما هيچ از بازاريابي و ابزارهاي اينترنتي نمي دانيد، وبلاگ يا سايتي داريد كه مدتهاست فقط داريد براي آن هزينه ميكنيد خلاصه اينكه آن درآمدي كه انتظارش را داشتهايد را هنوز نتوانسته ايد به دست آوريد. ما ميتوانيم به شما كمك كنيم. براي شركت در سمينارهاي خصوصي / گروهي بازاريابي اينترنتي و دريافت خبرنامههاي رايگان تابان خواجه نصيري همين امروز با شماره تلفن / فكس 44104518 در تهران و يا از طريق فرمهاي سايت تماس بگيريد.