با شناختی اجمالی از تاریخچه و ماهیت اینترنت و ابزاری به نام وبلاگ مثل سایر ابزارها و سرویسهایی كه اینترنت به انسان عصر امروز ارزانی داشته است مثل وب یا پست الكترونیك میتوانستیم انتظار فراگیر شدن وبلاگ را داشته باشیم اما این در حالی است كه حتی افرادی که در آن زمان راهنمای ساخت و ایجاد وبلاگ را مینوشتند هم فكر نمیكرد كه وبلاگ تا به این حد و با این سرعت فراگیر شود.
در كنار بسیاری از محققان و فعالان اینترنتی، معتقدم كه اول، این ** انسانها ** هستند كه پشت كامپیوترهایشان به اینترنت متصلاند و بعد از آن است كه موضوع ملیت، قومیت و زبان یا مذهب و عقاید شخصی یا اجتماعی و سیاسی این انسانهای مرتبط با اینترنت مطرح میشود. در حال حاضر چارهای جز این نداریم، ما ایرانیها و نیز البته به جهت اینكه فاقد تشكیلات و سازمانهای تحلیلگر و آمارگر به روز و در عین حال معتبری هستیم، استناد میكنیم به آمار و ارقامی كه توسط بنیادها و شركتها و موسسات امریكایی و اروپایی ارائه و منتشر میشوند.
یك مطالعهی جدید (جولای ۲۰۰۵) نشان میدهد كه وبلاگنویسان آمریكایی - انسانهای دیگری در گوشهی دیگری از این دنیا - بیشتر از آنكه بخواهند به سیاست و رویدادهای جاری بپردازند، در رابطه با موضوعات شخصی و خصوصی مینویسند و این فعالیت خود را نوعی تراپی (درمان) میدانند. با مطالعهیی كه در اكثر وبلاگهای ایرانی داشتهام، شخصا به همین نتیجه رسیدهام. بیشتر وبلاگنویسان ایرانی سرگرم خود نگاری و از خودنویسی و پراكندهگویی هستند. خیلی به ندرت میبینید كه وبلاگنویس ایرانی خودش را معرفی كند و در همان صفحهی اول علایق اش را بنویسد و محتوای وبلاگش را دقیقا متصل و مرتبط با علایقاش نگاه دارد. آن دسته از وبلاگنویسهای ایرانی كه دارای تحصیلات بالایی هستند با توجه به اینكه از اعتماد به نفس و موقعیت اجتماعی بهتری نیز برخوردارند، خیلی راحتتر خودشان و كارهایشان را معرفی میكنند و خیلی راحتتر امكان ارتباط و تماس را در فضای وبلاگ خود قرار دادهاند. وبلاگنویس ایرانی، در طول مدت وبلاگنویسیاش به كمبودها و كاستیهایش پی می برد و سعی میكند آن كمبودها را از میان ببرد. من این مطلب را نزدیك به هفت سال پیش در یكی از مقالاتم نوشتم كه مهمترین جنبهی وب این است كه باعث میشود مردم بیشتر فكر كنند و این خیلی جالب است كه شما وبلاگنویسان را متفكرین بهتری نسبت به آنان كه دستی بر نوشتن در وب ندارند خواهید یافت. این نكتهی مثبتی است. وبلاگنویس برای نوشتن لازم است فكر كند، لازم است تحقیق و مطالعه كند و لازم است كه در جایی آموزش دهد و همهی اینها موجب میشود كه فرد دقیقتر شود و حساستر شود نسبت به آنچه كه در پیرامونش در كل دنیا و فضای سایبر میگذرد. عشق و مهرورزی هم در میان وبلاگنویسان ایرانی بسیار دیده میشود و حركتهای فمینیستی و رفع خشونت از دغدغههای جدی زنان وبلاگنویس ایرانی است. شكوه و شكایت و گلایه و سرگشتگی و غم عجیبی در میان نوشتههای وبلاگنویسان ایرانی میبینید، چیزی كه در نوشتههای امریكاییها كمتر دیده میشود. وضعیت شادی و خوشحالی در وبلاگنویسان ایرانی خارجنشین بهتر از وبلاگنویسان ایرانی مقیم ایران است ولی در خارجنشینها غم غربت و دوری از خاك وطن در گوشه و كنار وبلاگ بوضوح دیده میشود. بیش از نیمی از وبلاگنویسان امریكایی دنبال سرگرمی و تفریحاند (۵۳ درصد). سرگرمی و تفریح و تعریف چگونگی گذراندن اوقات با دوستان و آشنایان ۴۰ تا ۶۰ درصد محتوای وبلاگهای امریكاییان را تشكیل میدهد و این درحالی است كه ایرانیان اكثرا در تنهاییهایشان غرقاند اگرچه ممكن است خود را آدمهای فعال و با نشاطی نشان دهند كه دائما در ارتباط و رفت و آمد با دوستان و اقوام هستند اما چندی بعد در همان نوشتههایشان اعتراف میكنند كه دروغ گفتهاند. این همان حالت تراپی یا درمانی وبلاگ است كه پیشتر از آن گفتم. وبلاگنویس ایرانی برای ایجاد ارتباط با دیگران آنقدر سمج و عصبی است كه همه را به باد انتقاد میگیرد، و وقتی همه را در فضای بلاگاسفیر از خودش دور كرد مینشیند و خودش را مورد نقد یا (تراپی) قرار میدهد، آنگاه ناگهان بار دیگر به خاطر همین نوشتههای انتقادی از خودش مورد توجه سایرین قرار میگیرد، اما كمتر درس میگیرد و دوباره به همان دور باطل میافتد. ببینید، خیلی ساده است یك آمار به ما میگوید كه میانگین مطالعه در میان ایرانیان بسیار پایین است، این میانگین حدود ۲۰ دقیقه در روز بیشتر نیست (بر اساس اعلام مراکز آماری سال ۲۰۰۵). از طرف دیگر هزینههای اتصال با اینترنت در ایران و هزینههای تماسهای تلفنی نیز بالاست. هزینه خرید و تهیهی كتاب بالاست و عملا در سبد خانواده جایی ندارد؛ به همین ترتیب سطح پایین كتابخوانی هم معضل دیگری است كه گریبان جامعهی ایرانی را گرفته است. حال برگردیم به وبلاگنویسان ایرانی، اكثرا جوانانی زیر 25 سال كه علایق و حتی مطالعات تاریخی و اجتماعی و سیاسی ندارند چرا؟ دغدغههای فكری این وبلاگنویسان چیزهایی است كاملا شخصی و غیر حرفهای، كپی برداری از سایتهای متفرقه، مد و لباس و موزیك و خوشگذرانی و تفریح و ...
بر اساس یك تحقیق جدید AOL كه توسط
كمپانی خدمات بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing Services Inc.)
انجام شده است، بسیاری از وبلاگنویسان امریكایی از هر چیزی و از همه چیز مینویسند. جالب است، من هم این را در وبلاگهای ایرانی خودمان میبینم و قطعا شما هم با من هم عقیده خواهید بود اگر سری به وبلاگهای ایرانی بزنید اما با این دید كه آیا اینها درباره یك چیز مینویسند یا **همه چیز**! كار به آنجا میرسد، كه برخی خبرگزاریهای ایرانی هم این خبر را مخابره میكنند كه كفگیر وبلاگنویسان ایرانی به ته دیگ خورده است و سوژه برای نوشتن كم آوردهاند. بعد از این خبر است كه میبینید برخی وبلاگنویسان به سرعت شروع به خاطره نویسی یا سفرنامهنویسی میكنند. برخی دیگر آن خبرگزاری را مورد حمله قرار میدهند كه دارد فضای وبلاگنویسی ایرانیان را با این نوع اخبار مسموم میكند. در آن تحقیق كه در بالا به آن اشاره كردم، آمده است كه بلاگرهای امریكایی اغلب نظرات یا كامنتهایی هم در رابطه با موضوعات و عناوین خبری ارائه میدهند، اما در عین حال به نظر میرسد كه بیشتر آنها در وبلاگشان از دوستان، اقوام و دیگر علایق شخصیشان مینویسند. ۴۳/۹ درصد از افرادی كه در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتهاند میگویند كه اكثرا برای نوشتن موضوعات شخصی و خصوصیشان به وبلاگ نویسی روی آوردهاند اما وبلاگهایی كه میخوانند برای درك جنبههای مختلف اخبار و رویدادهاست و جالب است كه این مشابه تحقیقی است كه در ماه مارس ۲۰۰۵ توسط سایت
Harris Interactive
نیز مطرح شده است كه در آن آمده است ۴۴ درصد از كاربران امریكایی اینترنت بلاگهای سیاسی را میخوانند كه از این تعداد ۱۶ درصدشان فقط ماهی یك بار به سراغ این وبلاگها میروند. باز هم اگر دقت كنیم، ایرانیان هم به همین ترتیب اند، این آمار عجیب نزدیك است به آنچه كه در وبلاگهای ایرانی شاهدش هستیم، خودتان یك گروه را ترتیب دهید و بگویید كه تحقیق كنند. بر اساس تحقیق Harris Interactive، اكثر وبلاگنویسان، وبلاگهای سایرین را نیز میخوانند، اما تحقیقی كه AOL انجام داده است نشان میدهد كه تقریبا یك چهارم آنها فقط و فقط نویسنده وبلاگاند و در واقع كاری به كار وبلاگنویسان دیگر ندارند. در بلاگاسفیر ایرانی، اندك تفاوتی وجود دارد، اكثر وبلاگنویسان ایرانی، به جای اینكه نویسنده وبلاگ باشند، كپی برداران خوبی هستند، چنان قشنگ از روی دست وبلاگنویسان دیگر كپی (قورباغه) برمیدارند و چنان قشنگ آن را تغییر میدهند (رنگ میكنند) و به خورد ملت میدهند كه نویسندهی اصلی موضوع معمولا چیزی حدود چهار ماه بعد (كه موتورهای جستجو و از جمله مهمترین آنها گوگل كه بانك اطلاعات شان را به روز میكنند) اگر حال و حوصله جستجو داشته باشد ممكن است بفهمد و كپی از روی نسخه اصل خودش را شناسایی كند. از طرف دیگر وبلاگنویسان ایرانی، آرشیو لینكهای خود را خیلی دیر به دیر مورد بازبینی قرار میدهند. در فضای سایبر، ادرس مطالب و مقالات دائما در حال تغییر و تحول هستند، سایتها و وبلاگهایی كه دو سال پیش فعال بودند ممكن است كه دیگر فعال نباشند و یا آدرسشان تغییر كرده باشد. وبلاگنویس باید حواسش به این موضوع جمع باشد كه اگر لینكی یا لینكهایی از سایتاش مخاطب را در فضای سایبر سردرگم كند ممكن است آن بازدید كننده را برای همیشه از دست بدهد و به همین ترتیب است اعتبار وبلاگنویس كه زیر سوال میرود.
در اینجا این را هم بگویم كه همانطور كه در بالا اشاره شد این تحقیق جدید نشان میدهد كه نیمی از وبلاگنویسان امریكایی (دقیقا ۴۸/۷ درصد) به این دلیل وبلاگشان را نگاه داشتهاند كه آن را نوعی درمان یا تراپی برای خودشان میدانند. جالب است، شما در وبلاگستان ایرانی، بلاگهای بسیاری را میبینید كه خیلی وقت پیش رها شدهاند و دیگر مطلب جدیدی ارائه ندادهاند، - چون كار سختی است خواندن و مطالعه كردن و در برخی موارد نظری شخصی داشتن برای ایرانیها!! - آنهایی كه ادامه دادهاند سرگرم نوشتن خاطرات و علایق شخصیشان هستند و من این را هم بارها در میان نوشتههای وبلاگنویسان ایرانی دیدهام كه به نوعی نوشتهاند **این نوشته مرا آرام میكند یا ... حالا با این مطلبی كه نوشتم احساس بهتری دارم ... ** شما هم كه با نگاهی دقیق قضیه را دنبال كنید این موضوع را خواهید دید پس ببینید كه از این نظر هم وبلاگنویسان ایرانی و امریكایی شباهت دارند و به نوعی میتوانیم موضوع تراپی را در میان آنها نیز ببینیم. ۴۰/۸ درصد وبلاگنویسان گفتهاند كه وبلاگ به ایشان كمك میكند تا با دوستان و آشنایانشان در ارتباط باشند و جالب است بدانید كه طبق این تحقیق تنها ۱۶/۲ درصد گفتهاند كه به روزنامهنگاری علاقمندند و ۷/۵ درصد ایشان مایلاند اطلاعات و اخبار سیاسی در اختیار دیگران قرار دهند.
تعداد اندكی از وبلاگنویسان برای رسیدن به شهرت به وبلاگنویسی روی آوردهاند. جالب است بدانید كه برخی از وبلاگنویسان، به خصوص برخی مدیران ارشد اجرایی از وبلاگ به عنوان ابزاری برای بازاریابی خود و یا كسب و كار خود استفاده میكنند، چرا كه وبلاگنویسی میتواند اعتبار آنها را در نزد مخاطبین و مشتریانشان در فضای سایبر بالا ببرد. در وبلاگستان ایرانی هم شما مدیران شركتها و سایتهای وب بسیاری را میتوانید ببینید كه سرگرم وبلاگنویسی اند و در گوشه و كنار وبلاگشان در حال تبلیغ محصول جدید شركتشان و یا طرح دغدغه های كاری و حرفهای شان هستند.
(این مطلب در سال ۲۰۰۵ نوشته شده است. گزارش کاملتر آن همان سال در فصلنامه وزین فرهنگی - اجتماعی «فرهنگ مردم» سال چهارم شماره ۱۴ و ۱۵ به چاپ رسیده است. شما اکنون براحتی می توانید با تکمیل فرم تماس در همین صفحه و ارسال نظرات خود کل این پژوهش را به صورت فایل پی دی اف بلافاصله در ایمیل خود دریافت کنید. آنچه به اختصار در اینجا آمده است در سال ۲۰۱۹ مورد بازنویسی و اصلاح قرار گرفته است.)
تابان خواجهنصیری
چنانچه مایلید پاسخ به سوالات یا موضوعات مشابه در شماره آینده روزنامه یا مجله تان منعکس شود؛ کافی است از طریق فرم تماس بالا درخواست خود را ارسال کنید. همچنین می توانید با آدرس پست الکترونیک journalist@webfaqt.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید و درخواست برای نگارش مقاله را ارسال کنید. متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.