برای کسب اطلاعات بیشتر و هماهنگی برای ثبت نام و رزرو
جلسات تماس بگیرید
۰۹۳۲-۹۲۸۵۳۵۲
دعوت برای ارسال آثار و نظرات
قابل توجه نویسندگان، پژوهشگران و نشریات و ناشرین محترم
چنانچه کتاب، لوح فشرده، نرمافزار یا برنامههای کاربردی برای تلفنهای همراه هوشمند یا مقالاتی درباره زندگی، نظرات، پژوهشها و آثار تابان خواجهنصیری به رشته تحریر درآورده و یا در نشریه یا توسط ناشری منتشر ساختهاید، کافی است تا یک نسخه از آن مقاله یا کتاب را با ارسال به آدرس: «تهران، انتهای بلوار فردوس غرب (ناصر حجازی)، بهارشمالی:(خیابان شهید طاهر اسپندارفر شمالی)، بنبست چهارم، پلاک ۸ کد پستی (۶۳۶۴۱-۱۴۸۴۷)» ارسال فرمایید تا آن مطلب یا کتاب، لوح فشرده یا برنامه و نرمافزار شما جهت معرفی به خوانندگان و بازدیدکنندگان سایت به مدت یک ماه به صورت رایگان در این سایت و صفحه اینترنتی قرارگیرد. چنانچه مقاله را به صورت تایپ شده در اختیار دارید میتوانید آن را به آدرس پست الکترونیک ما «journalist@webfaqt.com» ارسال نمایید.
در روایتی از نظرات و پیشنهادات شما: همه چیز در حال روی دادن است درست طبق برنامه!
در روایتی از نظرات و پیشنهادات شما: مستقیم با هوش فراتر: من مصمم هستم. (۱۹۷۳۵)
::: جهت ارسال نظرات و پیشنهاداتتان میتوانید از فرم بالای صفحه و یا ایمیل t.k.nassiri@gmail.com اقدام کنید!
پژوهش خلاقانه
برای
نگرش و نگارش خلاقانه
متعهدم به خوب و ساده نوشتن، بکر، اصل و مبتکرانه نوشتن و دقیقا با توجه به نیازهای مردمم نوشتن
عکسهای تاریخی : واتسون و کرک ، مدل دی ان ای، ۱۹۵۳
فراتر از زیست شناسی: کارتون: مراسم سوگواری و تشییع پیکر درختها
فراتر از زیست شناسی: کارتون: سهم بشر در اکوسیستم
فراتر از زیستشناسی: طبیعت با ما به زبان خودمان، خودتان، خودشان سخن میگوید
طرح امروز : قطع درختان و پیشروی آب در سواحل
عکس امروز: از میان عکسهای دریافتی از شما: طبیعت
فراتر از زیستشناسی: در آینده بشر با استفاده از بیوتکنولوژی، از میکروبها و انواع قارچها لباسهایی تولید میکند که خود را تمیز و ترمیم میکنند
فراتر از زیستشناسی: مفاهیم نهفته در این تصویر فوقالعاده زیبا: «آزادی و رهایی، محیط زیست، نور، مثبتاندیشی، موفقیت، عظمت، شکوه، زیبایی، مشغولیت، حرکت، تلاش، تحمل، خانه، سرپناه، مادر، پدر، زایش، فرزندان، اهمیت داشتن، اهمیت دادن، مراقبت، دوراندیشی، آینده، آیندهنگری، امید به فردا برای ساختن زندگی بهتر، پرواز، بلندپروازی، معصومیت و بیگناهی، جوانه، رشد و توسعه، زندگی و ...»
فراتر از زیستشناسی: پیروز: «اگر بود امشب تولدش بود!»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: خبر: «ممکن است به کشف آنتیبیوتیکهای جدید کمک کنند»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: اخبار: «انتشار کاتالوگ جدید بانک میکروارگانیسمها
»
فراتر از زیستشناسی: «مباحث علم بیولوژی چه ربطی به اکولوژی یا مباحث اقلیمی و محیط زیستی دارد؟»
فراتر از زیستشناسی:در یک نگاه: محیط زیست پستانداران: «پستانداران علفخواری که ایران سرپناهشان است»
فراتر از زیستشناسی: از میان پیامهای دریافتی از شما: زیباییها در کنار هم معنایی فراتر مییابند.- تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : از میان پیامهای دریافتی از شما: «زندگی و زیباییهای طبیعت را هیچ پایانی نیست.» - تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی بدون کمک انسان شروع به شکار مواد جدید میکنند
از میان پیامهای دریافتی از شما: «صبح روز جمعه شما بخیر و تندرستی!»
از میان تصاویر و پیامهای دریافتی از شما: صبح یک روز بارانی در تهران بخیر و سلامتی، روز خوبی داشته باشید!
ماموریت ممکن ما ... بیان حقایق تکاندهنده!
فراتر از زیستشناسی: از میان یادداشتهای قدیمی: بازنشر: «تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین» - ۷ اوت ۲۰۱۸
عکسهای تاریخی : واتسون و کرک ، مدل دی ان ای، ۱۹۵۳
فراتر از زیست شناسی: کارتون: مراسم سوگواری و تشییع پیکر درختها
فراتر از زیست شناسی: کارتون: سهم بشر در اکوسیستم
فراتر از زیستشناسی: طبیعت با ما به زبان خودمان، خودتان، خودشان سخن میگوید
طرح امروز : قطع درختان و پیشروی آب در سواحل
عکس امروز: از میان عکسهای دریافتی از شما: طبیعت
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: پیشرفت علم ژنتیک و یک باتلاق اخلاقی
فراتر از زیستشناسی: در آینده بشر با استفاده از بیوتکنولوژی، از میکروبها و انواع قارچها لباسهایی تولید میکند که خود را تمیز و ترمیم میکنند
فراتر از زیستشناسی: مفاهیم نهفته در این تصویر فوقالعاده زیبا: «آزادی و رهایی، محیط زیست، نور، مثبتاندیشی، موفقیت، عظمت، شکوه، زیبایی، مشغولیت، حرکت، تلاش، تحمل، خانه، سرپناه، مادر، پدر، زایش، فرزندان، اهمیت داشتن، اهمیت دادن، مراقبت، دوراندیشی، آینده، آیندهنگری، امید به فردا برای ساختن زندگی بهتر، پرواز، بلندپروازی، معصومیت و بیگناهی، جوانه، رشد و توسعه، زندگی و ...»
فراتر از زیستشناسی: پیروز: «اگر بود امشب تولدش بود!»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: خبر: «ممکن است به کشف آنتیبیوتیکهای جدید کمک کنند»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: اخبار: «انتشار کاتالوگ جدید بانک میکروارگانیسمها
»
فراتر از زیستشناسی: «مباحث علم بیولوژی چه ربطی به اکولوژی یا مباحث اقلیمی و محیط زیستی دارد؟»
فراتر از زیستشناسی:در یک نگاه: محیط زیست پستانداران: «پستانداران علفخواری که ایران سرپناهشان است»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: «کشف نقش کلیدی گلوکز در فعالیت مغز»
فراتر از زیستشناسی: از میان پیامهای دریافتی از شما: زیباییها در کنار هم معنایی فراتر مییابند.- تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : از میان پیامهای دریافتی از شما: «زندگی و زیباییهای طبیعت را هیچ پایانی نیست.» - تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی بدون کمک انسان شروع به شکار مواد جدید میکنند
از میان پیامهای دریافتی از شما: «صبح روز جمعه شما بخیر و تندرستی!»
از میان تصاویر و پیامهای دریافتی از شما: صبح یک روز بارانی در تهران بخیر و سلامتی، روز خوبی داشته باشید!
در روایتی از فرهنگ و هنر: بهار میآید
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از تاریخ شفاهی: سخنان خردمندانه: «همکاری» - کارول گرایدر
فراتر از زیستشناسی: از میان یادداشتهای قدیمی: بازنشر: «تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین» - ۷ اوت ۲۰۱۸
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از تاریخ شفاهی: از میان یادداشتهای قدیمی: «دمای هوا رو به افزایش است، مراقب درجه حرارت بدن باشید!» - ۸ اوت ۲۰۱۸
::: جهت مشاهده و مطالعه مطالب تازه به مرور این صفحه ادامهدهید!
عکسهای تاریخی : واتسون و کرک ، مدل دی ان ای، ۱۹۵۳
فراتر از زیست شناسی: کارتون: مراسم سوگواری و تشییع پیکر درختها
فراتر از زیست شناسی: کارتون: سهم بشر در اکوسیستم
فراتر از زیستشناسی: طبیعت با ما به زبان خودمان، خودتان، خودشان سخن میگوید
طرح امروز : قطع درختان و پیشروی آب در سواحل
عکس امروز: از میان عکسهای دریافتی از شما: طبیعت
فراتر از زیستشناسی: در آینده بشر با استفاده از بیوتکنولوژی، از میکروبها و انواع قارچها لباسهایی تولید میکند که خود را تمیز و ترمیم میکنند
فراتر از زیستشناسی: مفاهیم نهفته در این تصویر فوقالعاده زیبا: «آزادی و رهایی، محیط زیست، نور، مثبتاندیشی، موفقیت، عظمت، شکوه، زیبایی، مشغولیت، حرکت، تلاش، تحمل، خانه، سرپناه، مادر، پدر، زایش، فرزندان، اهمیت داشتن، اهمیت دادن، مراقبت، دوراندیشی، آینده، آیندهنگری، امید به فردا برای ساختن زندگی بهتر، پرواز، بلندپروازی، معصومیت و بیگناهی، جوانه، رشد و توسعه، زندگی و ...»
فراتر از زیستشناسی: پیروز: «اگر بود امشب تولدش بود!»
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: خبر: «ممکن است به کشف آنتیبیوتیکهای جدید کمک کنند»
بیش از ۵۰۰ هزار نوع جانور در حیات وحش و جنگلهای انبوه کوستاریکا زندگی میکنند که یکی از آنها این تنبلهای شیرین، خوشخیم و بامزهاند. سایت ایندیپندت فارسی گزارش میدهد:
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: اخبار: «انتشار کاتالوگ جدید بانک میکروارگانیسمها
»
سی و هفتمین کاتالوگ سویههای جدید میکروارگانیسمی با محتوای ۱۴۵۷ سویه از گروههای مختلف میکربی توسط بانک میکروارگانیسمهای مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران منتشر شد.
فراتر از زیستشناسی: «مباحث علم بیولوژی چه ربطی به اکولوژی یا مباحث اقلیمی و محیط زیستی دارد؟»
شاید برخی فکر کنند که مباحث علم بیولوژی چه ربطی به اکولوژی یا مباحث اقلیمی و محیط زیستی دارد که من در صفحه «فراتر از زیستشناسی» همه اینها و حتی فراتر از این مباحث، مثلا مباحث زیستفناوری و بیوشیمی و شیمی آلی و معدنی را نیز اینجا همه را با هم مطرح میکنم. همیشه به نظرم این موضوع بسیار اهمیت داشته و دارد و این بحث را در جلسات و یادداشتهای مختلف گفته و نوشتهام چرا که ما باید همیشه و همواره به خود، به دانشآموزان و دانشجویان رشتههای بیولوژی، میکروبیولوژی و بیوتکنولوژی، شیمی و بیوشیمی و علاقمندان به رشتههایی چون بیولوژی و بیوتکنولوژی - زیست فنآوری - یادآوری کنیم که این رشتهها با پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی و برخی رشتههای دیگر چون انسانشناسی (داروهای گیاهی حاصل از گیاهان بومی و منطقهای) ... همگی به نوعی در هم تنیده شدهاند و شما نمود کار و فعالیت و پژوهش در این زمینهها و رشتهها را در آینده در محیط زیست، در رشد و بقای گیاهان و جانوران دیگر میبینید. ما عملا بدون این گیاهان، بدون برخی از انواع باکتریها و قارچها و بدون داروها نمیتوانیم زنده بمانیم، این یک واقعیت است که باید آن را بپذیریم. واقعیتهای دیگری هم هست که باید بپذیریم مثلا این که منابع گیاهان دارویی (botanical sources) نقش بسزایی در طیف وسیعی از داروهایی که تولید شده و میشوند دارند، برای ساخت هر دارویی که تولید میشود به ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز است و الان با توجه به ظهور و حضور هوش مصنوعی و پردازشهای کوانتومی در آینده نزدیک انتظار میرود که زمان تولید داروها حتی بدون دخالت و هدایت بشر، به سرعت کاهش یابد و ما سریعتر به داروهای مورد نیاز دست یابیم. آنتیبیوتیک ها، داروهای شیمیدرمانی، داروهای مدیریت درد و داروهای توهمزا (Hallucinogenics) اینها تماماً منشأ گیاهی دارند و به همین علت است که دانشآموزان، دانشجویان و پژوهشگران و علاقمندان به زیستشناسی ناخودآگاه کشیده میشوند به مباحث مرتبط با اقلیم، اکولوژی و یا شیمی و بیوشیمی و ... دانشجویان در بسیاری از دانشگاههای اروپا و آمریکا طی برنامههایی از پیش طراحی شده با کشت و پرورش درختان گلدار و گیاهان دارویی و مسائل محیط زیستی اینها به طور کامل آشنا میشوند و به گونهای برنامهریزی میشود که دانشجویان بخشهایی از یافتهها و آموختههای خود را به نوعی به افراد جامعه نیز منتقل کنند و آموزش و پژوهش در این زمینهها همیشه و همواره ادامه دارد. - تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی:در یک نگاه: محیط زیست پستانداران: «پستانداران علفخواری که ایران سرپناهشان است»
سنجاب ایرانی
گوزن زرد،گور ایرانی، قوچ و میش لارستان، کرکس و کرمان، پنج پستاندار علفخواری هستند که میتوان آنها را ویژه ایران و در رسته گونههای منحصر به فرد کشور دستهبندی کرد.
بیشتر:
فراتر از زیستشناسی: از میان پیامهای دریافتی از شما: زیباییها در کنار هم معنایی فراتر مییابند.- تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : از میان پیامهای دریافتی از شما: «زندگی و زیباییهای طبیعت را هیچ پایانی نیست.» - تابان خواجهنصیری
فراتر از زیستشناسی : ربات های مبتنی بر هوش مصنوعی بدون کمک انسان شروع به شکار مواد جدید میکنند
این سیستم کاملاً خودکار با استفاده از هوش مصنوعی ۲۴ ساعته، ۷ روز هفته در حال کار برای ایجاد مواد غیرآلی جدید است که میتواند عملکرد باتریها، پیلهای سوختی و ابررساناها را بهبود بخشد. اطلاعات بیشتر بزودی در روایتی از علم و فنآوری، صفحه «فراتر از زیستشناسی» ...
از میان پیامهای دریافتی از شما: «صبح روز جمعه شما بخیر و تندرستی!»
از میان تصاویر و پیامهای دریافتی از شما: صبح یک روز بارانی در تهران بخیر و سلامتی، روز خوبی داشته باشید!
ماموریت ممکن ما ... بیان حقایق تکاندهنده!
«ماموریت ممکن ما»
کسب دادهها، اطلاعات معتبر، اخذ تصمیمات به موقع، بهکارگیری روشهای علمی و برخورداری از مهارتهای مورد نیاز، سختکوشی در راه رسیدن به اهداف و در نهایت، بیان حقایق تکاندهنده!
فراتر از زیستشناسی: از میان یادداشتهای قدیمی: بازنشر: «تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین» - ۷ اوت ۲۰۱۸
"تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین" یک موضوع و مساله جدی است. متاسفانه خیلی از مردم دنیا و بخصوص همین مردم کشور خودمان از بحث تغییرات شدید آب و هوایی کره زمین و بحث گرمایش زمین و عواقب جدی آن اطلاع و آگاهی درست و کاملی ندارند. همین عدم آگاهی باعث بوجود آمدن مسایل و مشکلات بیشتر می شود.
شخصا بعید می دانم که با تظاهرات در شهرها و آسیب زدن به خودمان و تاسیسات شهری مان بتوانیم به جنگ با این تغییرات شدید آب و هوایی و موج های گرمایی و گرمایش زمین برویم و متاسفانه شاهد آن هستیم که دانشمندان علم زمین، آب و هوا، هواشناسی و منابع طبیعی و محیط زیست مان نیز در این مورد به نوعی عجیب و مشکوک سکوت کرده اند و برای مردم مسایل را تشریح نکرده و نمی کنند. چرایی این کم توجهی واقعا بر من روشن نیست. صدا و سیما قطعا می تواند نقش موثری در روشنگری و آگاهی داشته باشد که معلوم نیست چرا این نقش را ایفا نمی کند.
ما می دانیم که افزایش دمای کره زمین تا دو درجه سانتی گراد چه عواقب وخیمی برای ادامه حیات بر روی کره زمین دارد. چنین رویداد آب و هوایی شدید باعث از بین رفتن کوه های یخ و یخچال های طبیعی و رودخانه ها می شود. در مناطق کوهستانی با توجه به ذوب شدن لایه همیشه منجمد "پرمافراست" که این توده های سنگ و خاک را در کنار هم قرار داده به هم چسبانده است، ما شاهد حرکت یا لغزش زمین و یا زمین لغزش های بیشتری خواهیم بود.
دانشمندان معتقدند که تا سال ٢١٠٠ میلادی سطح آب اقیانوس ها تا یک متر بالا می آید و همین امر باعث می شود تا ده درصد از جمعیت کره زمین به نوعی جا به جا شود. این تکان و جا به جایی امر ساده ای نیست، یعنی این عامل می تواند میلیون ها نفر را از خانه و کاشانه شان براند و آواره کند. بنابر این، بالا آمدن آب دریاها موجب بروز مهاجرت ساکنان بخش هایی از کره زمین می شود که همین امیر باعث بوجود آمدن مشکلات روحی و روانی فردی، مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشتر برای بسیاری از کشورها بخصوص در آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوب غربی می شود.
علم برای چیست؟ علم برای پیش بینی رویدادهاست. اگر ما بتوانیم رویدادی یا رویدادهایی را پیش بینی کنیم، یک روز یا یک هفته، یک ماه، یک سال یا یکصدسال جلوتر، این در نتیجه ی علم ما، دانش ما، روش ها و رویکردهای علمی مان است و باید این را بپذیریم.
در این راستا، قطعا گاهی ممکن است اشتباه کنیم اما به نظرم بهتر است اشتباه کنیم تا این که هیچ تلاشی نکنیم. ما اکنون این را می دانیم و مردم ما نیز باید این را بداند و یا تاکنون فهمیده باشد که با این روند افزایش گازهای گلخانه ای، آلودگی هوا و تغییرات آب و هوایی شدید، افزایش دمای کره زمین مثلا در کشورهایی مثل مالدیو، در سالهای پیش رو، به زیر آب فرو خواهند رفت و مردم در شبه قاره هند برای زنده ماندن واقعا باید برای ادامه حیات و بقایشان مبارزه کنند.
آیا وقتی صحبت از یک تهدید جهانی است ما باید نام تمام مناطق دنیا، یک به یک نام تمام کشورها یا شهر ها را بیاوریم، شهرها و کشورهایی که در سالهای پیش رو به مرور یا ناگهان از بین می روند؟ ما این را می دانیم و مردم ما هم باید این واقعیت را بدانند و دیگر خیلی خوب فهمیده باشند که افزایش دما و گرما و این امواج حرارتی که به زمین می رسد واقعا دارند مردم دنیا را از بین می برد. شوخی نیست! واقعیت این است که دولت ها در این راستا و در این زمینه هیچ کاری نتوانسته اند انجام بدهند و نمی توانند هم کار درخوری انجام بدهند چرا که تاکنون نشان داده که بشر توانایی مقابله با این رخدادها را عملا ندارد.
ما می دانیم و مردم ما نیز باید آرام آرام با این واقعیت روبرو شوند و باور کنند و کرده باشند که در اثر همین تغییرات شدید آب و هوایی و گرمایش زمین، این تغییرات اقلیمی، اکوسیستم کره زمین در حال فروپاشی و نابودی است. بارها این را در جلسات مختلف گفته یا نوشته ام که زمین و ساختار درونی اش و ارتباطی که این ساختار با جو و اتمسفرش دارد و ارتباطش با خورشید درست مثل یک "باطری قابل شارژ" است، هسته ی زمین از جنس آهن و لایه بیرونی هسته از جنس، نیکل و بین اینها یک لایه عایق (که همین اخیرا کشف شده است) کارکرد و فعل و انفعالات داخلی و درونی هسته زمین و حرکت جریان های درونی و چرخش (اسپین) مواد در جهت های مخالف هم در منتل (گوشته) که بر روی هسته است در لایه ی بیرونی، دقیقا به شکلی است که من از آن به عنوان 'خورشید درون' یاد کرده ام که مواد در آن در جهت های مخالف هم، باعث حرکت صفحات (تکتونیک صفحه ای) و در عین حال ایجاد میدان های مغناطیسی در اطراف زمین می شود.
این باطری درون پس از چهار و نیم میلیارد سال مصرف به گونه است که اکنون به نظر کند شده است. ما این را می دانیم که حرکت کره زمین به دور خودش و به دور خورشید آهسته تر شده است و همین بر مواد درون زمین اثر گذاشته و متلاطم شان کرده است (نقل به مضمون - بندیکت) فکر می کنم این باطری باعث حرکت و جریان میدان مغناطیس اطراف زمین می شود. (تابان خواجه نصیری - ٢٠١٣) ما این را می دانیم و مردم هم باید دیگر متوجه شده باشند، در سالهای پیش رو یک سوم حیات بر روی کره زمین به کلی نابود می شود. اگر برای چند لحظه هم که شده از تابش های کیهانی فراتر از خورشید صرف نظر کنیم، تابش های گرمازای خورشید روی همه کرات منظومه شمسی مثل زهره (ونوس) اثر می گذارد و روی جو و اتمسفرشان توفان های شدید ایجاد می کند، پدیده ای که باید تا بیست، بیست و پنج روز آینده نیز منتظر فرا رسیدنش به زمین باشیم، نابودی (در اثر آتش سوزی، یا توفان ها و تندبادها و باران های سیل آسا و سیل، زلزله و لغزش زمین و ...) در بخش های مختلفی از زمین، بخصوص در مناطق آسیای دور، سیبری و یا در مرکز اروپا باشیم.
ببینید، با افزایش دمای کره زمین، رشد گیاهان ابتدا کاهش یافته و بعد به کل متوقف می شود. این یک رخداد و پدیده ی طبیعی است که در اثر گرما، گیاهان دیگر نمی توانند دی اکسید کربن جذب کنند و پس از مدت کوتاهی خودشان شروع می کنند به تولید دی اکسید کربن و همین باعث می شود که میزان این گاز بر روی زمین افزایش یابد و همین هم باعث افزایش دما و سرعت گرفتن پدیده گرمایش زمین می شود. در اثر تابش های خورشیدی و همین افزایش گاز کربنیک موجود در جو که مثل پوشش یا پتوهایی افتاده روی کره زمین، روز به روز گرمای زمین بیشتر می شود و من سالهاست که دارم به عنوان پژوهشگر این را و دیگر یافته هایم را اعلام می کنم، دولت های ... ما نگران این هستند که حتما این حقیر سراپا تقصیر نفوذی بیگانه ام و می خواهم به تشکیلات و دوایر و دستگاه های دولتی مان نفوذ کنم که دارم بی جیره و مواجب این دانش را می گویم و این اسناد و مدارک و شواهد را در اختیارشان قرار می دهم. ...
در چشم برهم زدنی نزدیک به بیست سال از آغاز قرن بیست و یکم گذشت، یک پنجم از زمانی که پیش بینی کرده بودیم تا ٢١٠٠ میلادی با سرعتی باورنکردنی گذشت و سپری شد. رشد گیاهان برای بشر از دو جهت بسیار مهم است، یکی بحث تولید اکسیژن که بشر برای بقا و زنده ماندنش به آن نیاز دارد و دیگری تولید غذا. ما به این رسیده ایم و باور داریم و مردم ما هم باید این را بپذیرند که مراکز تولید مواد غذایی ما، مزارع ما لم یزرع خواهد شد. با این تغییرات آب و هوایی و اقلیمی شدید و افزایش دما و گرمایش زمین از تولیدات کشاورزی قطعا ابتدا کاسته و بعد به مرور یکی بعد از دیگری به طور کامل متوقف می شود: این یعنی، کاهش مواد غذایی مورد نیاز بشر و حیواناتی که بشر برای ادامه حیات به آنان به عنوان بحث دامپروری نیاز دارد.
حالا شما بریزید توی خیابان و آه و ناله و فحش هایتان را روانه مسوولان دولتی کنید! این واقعا آیا آن چیزی است که ما می خواهیم؟ یعنی آیا این تظاهرات برای شما می شود آب و غذا؟ می دانم. خرمشهر نیاز به آب دارد. از حدود بیشتر از پانزده سال پیش می دانم، یعنی دقیق تر بگویم حدود سیزده سال پیش در اهواز برای یک همایش مرتبط با بحث بازاریابی الکترونیکی در جمع مدیران اداره آب و برق خوزستان، سخنران بودم، بعد از همایش با مردم که صحبت می کردم، همه از وضع آب و آلوده بودن آن در آبادان و خرمشهر گلایه می کردند و من همانجا در برنامه خودم گذاشتم که در این مورد باید بیشتر مطالعه و تحقیق کنم، هیچوقت چهره عزیزان هموطنم را از یاد و خاطر نمی برم که از من می پرسیدند که آیا برای این وضع راه حلی هست؟ و من در این فکر که شاید بتوانم راه حلی برایش بیابم. مثل کیمیاگری است، و اکنون تحقیقاتم در زمینه هایی در مورد علم زمین به ثمر نشسته آقایان در سازمان زمین شناسی کشورمان خیلی ساده پیام دادند که با تشکر از ارائه ام این موضوع در دستور کار سازمان زمین شناسی نیست! چه چیزی دقیقا در دستور کار سازمان زمین شناسی نیست؟ زمین؟ کره زمین؟ ساختار درون زمین؟ پژوهش درباره هسته و گوشته و نرم کره و سخت کره و یا بحث زلزله؟ کارست؟ اینها مباحثی بود که من در آن بیست دقیقه فرصت کوتاهی که پس از دو ماه تلفن و فکس پیاپی به من دادید مطرح شد، آیا اینها در دستور کار سازمان محترم زمین شناسی که شاخه ای است از وزارت صنعت و معدن نیست؟ بگذریم. نشسته ام ببینم چه می نویسند در پاسخ کتبی به آن ارائه بیست دقیقه ای.
در ٨٠ تا ٨٥ سال آینده، یک سوم کره زمین، آب سالم برای مصرف ندارد. وضع ایران، نیازی به گذشت ٨٥ سال ندارد و بسیاری از مناطق شهری و روستایی مان هم اکنون دچار تنش های آبی است! ما می دانیم، پس مردم مان نیز باید این را بدانند که در سال های پیش رو، خیلی نزدیک تر از آنچه تصور می کنیم دمای کره زمین دو تا سه درجه افزایش می یابد. بیشتر از چهل درصد از جنگل های انبوه مناطق پرباران و استوایی آمازون به کلی از بین می رود و خاک داغ توانایی رشد و نمو گیاهان را ندارد و همین باعث افزایش تولید کربن می شود. با ادامه گرم شدن زمین، طوفان ها و تندبادها شدیدتر و قدرتمندتر شده و می شوند، در آسیا، استرالیا، جنوب شرقی امریکا، شهرها به کلی نابود می شوند. دریای شمال، هلند را نابود می کند.
بگذارید همین جا یک چند نکته ی دیگر را بگویم که خیلی مهم است. ما برای این که یک سری از مفاهیم را توضیح دهیم و تبیین کنیم لازم است تا از اصطلاحاتی استفاده کنیم. متاسفانه یک فرهنگ غلطی در میان ما ایرانیان هست که باید هر چه سریعتر این را درک کنیم و به دیگران نیز انتقال دهیم و این فرهنگ را اصلاح کنیم. یکی این که داده ها، اطلاعات و دانش دیگر به هیچوجه در انحصار مراکز علمی و دانشگاهی و موسسات تحقیقاتی دولتی نیست. حجم انبوهی از داده، اطلاعات و دانش به سرعت در دسترس است. من نوعی از طریق اینترنت و بویژه با استفاده از پست الکترونیک و شبکه های ارتباط آنی، خیلی راحت تر توانسته ام با استادان و پژوهشگران معتبر دنیا در رشته های مختلف علمی در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی خارج از کشور دسترسی داشته باشم تا دانشگاه ها و مراکز علمی تحقیقی داخل کشور. به نظرم این یک فاجعه است برای ایران که فقط مقام معظم رهبری مان می توانند یک فکری برایش بکنند. با دسترسی آنلاین به اینترنت از هفده هجده سال پیش به این طرف حتی با محدودیت های سرعت و محتوایی که کشورمان نیز درگیر آن بوده، ما به منابع عظیمی از داده ها، آمار، اطلاعات و دانش روزافزون بر روی اینترنت دسترسی داشته و دسترسی داریم. سرویس های گوناگون اینترنت، از جمله مهمترین آن یعنی پست الکترونیک و بعد بحث وب ٢ و امکانات متعدد و متنوع شبکه ها و رسانه های اجتماعی، پیام رسان های آنی تحولات شگرفی در دسترسی مان به داده ها، اطلاعات و دانش فراهم آورده است. همانطور که در شاخه علوم ارتباطات بحث سایبرژورنالیسم و شهروند خبرنگار مطرح می شود، ما مواجه هستیم با مفاهیم و اصطلاحات تازه دیگری مثل "دانشمندان سایبری" یا "شهروند دانشمند" در سایر علوم و این موضوع، موضوع بسیار مهمی است که نویسندگان و پژوهشگران آزاد (افرادی چون من به عنوان افرادی که در شاخه ها و رشته های مختلف مطالعه و تحقیق می کنند - polymath) پس از اتصال و ارتباط با اینترنت و بعد از گذشت سالها مطالعه و تحقیق و ارتباط موثر با اساتید فن در رشته های متعدد در سایر کشورهای دیگر به مرور پس از مدتی کسب علم و تجربه در سایبراسپیس، سایبر ژورنالیست شویم و بعد از چند سال دیگر تبدیل به سایبرساینتیست یا سیتیزن ساینتیست شویم، این خیلی طبیعی است و مراکز علمی و تحقیقاتی دولتی مان و بخصوص رسانه هایمان، روزنامه ها و مجلات و سایت های خبری مان باید سعی کنند خیلی راحت تر و سریعتر، دیر یا زود با این موضوع کنار بیایند. جوامع علمی کشورهای دنیا به راحتی دارند با این مفهوم جدید خو می گیرند و آن را خیلی سریع تر و به راحتی پذیرفته اند در حالی که ظاهرا جامعه علمی و مراکز دانشگاهی ما و متاسفانه برخی از اساتید ما حتی بعد از این همه سال، پاسخ دادن به ایمیل را هم یا بلد نیستند یا این که کسر شاءن شان می دانند که پاسخ ایمیل و یا پیامکی را بدهند. این ساده ترین آموزش ممکن است که من به عزیزانمان در مراکز دولتی یا دانشگاهی مان بدهم و یادآوری کنم که عزیزان من ارتباطات دوسویه است، تماسی، تلفنی، پیامی، ایمیلی یا پیامکی اگر دریافت می کنید لطفا 'پاسخ' بدهید و طرف مقابل را روی هوا نگه ندارید! بگذریم. می دانید؟ ما اینجا خیلی مساله داریم! خیلی! بسیاری از مسایل و مشکلات مان هم از نوعی ترس و نوعی نگرانی فراگیر است.
منظورم این است که مفاهیمی چون سایبرساینتیست یا سیتیزن ساینتیست بودن و شدن را باید کم کم بپذیریم. قطعا نمی گویم که هرکسی که به اینترنت وصل شد و یا با اینترنت کار کرد را سایبرساینتیست بدانیم و بشناسیم. بلکه منظورم این است که این را به عنوان یک واقعیت باید به رسمیت بشناسیم و مراکز علمی مان باید دنبال یک روشی برای تسهیل ارتباط و استفاده از این فرصت ها و امکانات اتخاذ کنند. قصدم از این توضیح مشخصا این است که وقتی آن را در جای خود به کار می برم حمل بر خودستایی و خودشیفته بودن نشود بلکه دارم با استفاده از آن اصطلاح بار علمی و تحقیقی پشت آن را مورد تاکید قرار می دهم و می خواهم آن را به خواننده یا شنونده ام انتقال دهم:
یعنی وقتی می گویم یا می نویسم که 'من به عنوان یک سایبرساینتیست' دنبال جلب توجه کردن و خودشیفته بازی نیستم، یعنی علم را و پژوهش های علمی را یعنی مطالعه یا نوشتن مقالات علمی را یعنی فضاهای تحقیقاتی و ابزارهای علمی و روش های علمی و تحقیقاتی یا آماری را می شناسم و بخوبی می توانم علم را از شبه علم و غیرعلم تشخیص دهم، یعنی منابع و مآخذ علمی، ورودی ها و خروجی ها را بخوبی می شناسم و تقریبا همان مسیرهایی را طی کرده ام که متخصصین آکادمیک و فضاهای علمی دانشگاهی طی کرده اند.
کسب اعتبار و ولیدیشن آنچه گفته یا نوشته می شود قطعا به مرور و طی پروسه خیلی سخت تری به دست می آید و وقتی به دست می آید آن می شود که فرد محکم در مقابل گروه استادان آکادمی های علمی، پژوهشگاه ها و مراکز تحقیقاتی می ایستد و از نظر، تئوری یا پروپوزال و ارائه خود دفاع می کند.
به عنوان یک "سایبرساینتیست" بارها در نوشته ها، یادداشت ها، مقالات روی وب، اینجا در کانالم و یا گفته هایم در جلسات مختلف یادآور شده ام که ارتباط شگفت آوری بین همه ی اجزا و اعضا و کرات و مشخصا ستاره اصلی منظومه شمسی مان خورشید با زمین وجود دارد، در رابطه با بحث رخداد زلزله بر روی کره زمین، ارتباط فوق العاده جالبی بین خورشید و زمین وجود دارد و البته عوامل بشری دیگری که در / برای مراکز و سازمانهای تحقیقاتی مان در موردش بارها گفته و نوشته ام، به عنوان یک سایبرساینتیست این را رسما گفته و نوشته ام که به صورتی کاملا علمی می توان درون زمین را شناخت و آن را توضیح داد به گونه ای که به / برای فرایندهای علمی بعدی به کارمان می آید و می توان رویدادهایی را با توجه به تعاریف تازه ای که داریم پیش بینی کنیم.
به عنوان سایبرساینتیست در جلساتی گفته ام که می توان در برابر زلزله با استفاده از روش های خیلی ساده بایستیم و مقاومت کنیم و سازه هایی را بسازیم که اثرات تخریبی زلزله را یا به کل خنثی نموده و یا این که تخفیف می دهد و آقایان و خانم های محترم در سازمان زمین شناسی و پژوهشگاه بین المللی حتی حاضر نشدند به جلسات و ارائه های تکمیلی بیشتر فرصت دهند. پیشتر بارها نوشتم از دلایل متعدد نابودی دریاچه ها و برکه ها و تالاب ها و این که چطور شور شدن و آلوده شدن و مسموم شدن جریان ها و منابع آبی مان، چشمه ها و سرچشمه ها یمان و جریان های بالادستی و آب های زیرزمینی مان چطور فقط و فقط بعلت پدیده گرمایش زمین روی می دهد که دوستان علمی و دانشگاهی مان اگر اجازه می دادند پنج سال پیش راه کارها را ارائه می دادم همگرایی و هم افزایی مان بیشتر از این می شد که هست و ادامه می یافت. حالا شما می بینید، پنج سال از آن زمان گذشته است و شما آرام آرام با وضع زندگی و حیات روی کره زمین و البته در همین ایران عزیز خودمان و آنچه در جنوب شرقی و غربی کشور بوجود آمده است مطلع می شوید و می بینید که چطور به این شکل در آمده است و با توجه به مشکلاتی که این گرما و آلودگی ها از نظر روحی و روانی برای آحاد جامعه پیش می آورد به مرور و آهسته آهسته چطور باعث افزایش خشم و عصبانیت و استرس و اضطراب شدید و در نتیجه آن حاد تر شدن شرایط و مسایل فردی و اجتماعی، اقتصادی و در نتیجه و نهایتا سیاسی در اکثر کشورهای دنیا می شود و خیلی سریع و به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و ادامه می یابد.
از اواخر دهه ٨٠ به این طرف تا پایان قرن بیستم میانگین دمای کره زمین دقیقا یک درجه افزایش داشته است و این افزایش دما با سرعت بیشتری در این سالهای نخست قرن بیست و یکم ادامه داشته و دارد. علیرغم یک سری جلسات و نشست ها و تدابیر ملی و منطقه ای و بین المللی که تقریبا مهمترین و آخرین آن منجر به معاهده پاریس با امضای ٢٠٠ کشور شد متاسفانه بشر نشان داده است که در فاصله سالهای اخیر عملا نتوانسته است کاری در خور انجام دهد و به نوعی مانع از این تغییرات شدید آب و هوایی و اقلیمی، افزایش میانگین دمای کره زمین و توقف پدیده گرمایش زمین شود.
ما به مرور شاهد اثرات مخرب بیشتری از این پدیده گرمایش زمین خواهیم بود و از این اثرات مخرب گریزی برای بشر متصور نیستم.
سال گذشته، پس از پنج سال تماس های متعدد و مکاتبه با نهادها، پژوهشگاه ها و پژوهشکده ها و سازمانهای مختلف از جمله اساتید زلزله شناسی پژوهشگاه بین المللی زلزله و بخصوص ریاست محترم سازمان زمین شناسی و پیگیری های مداوم، در نهایت موفق شدم به عنوان یک مروج علم و پژوهشگر آزاد بخشی از نظراتم را به سمع و نظر برخی از اساتید زمین شناسی کشورمان برسانم (مهم نیست ولی جالب است که کمیته بررسی کننده نظرات حتی حاضر نبود خودشان یا حتی ریاست شان را معرفی کنند که من اکنون بدانم چه کسانی آن حرف ها و سخنان مرا شنیدند، قطعا این حق برای آن سازمان و تشکیلات و مقررات آن سازمان محفوظ است. اما موضوعی که من بارها آن را مورد تاکید قرار داده ام این است که ما در برخی موارد و شرایط در یک وضعیت اضطرار و یک وضعیت حاد هستیم و کسی که آمده است و مراجعه کرده است به این سازمان یا آن نهاد یا آن مرکز علمی برای نه فقط شنیده شدن فکر ونظرش بلکه اقدامات مهم دیگر آمده است برای هم فکری و همگرایی و هم افزایی آمده است چون فکر می کرده که می تواند تحقیقاتی را با یافته هایش توسعه بخشیده جلو بیاندازد.) که به عنوان مثال شرح دهد بسیاری از پدیده هایی که در حال حاضر شاهد بروز آن در کره زمین هستیم بخشی به دلیل همین پدیده گرمایش زمین است و از جمله همین زلزله های متعدد که در کشورمان و برخی دیگر از نقاط دنیا روی می دهد و از بین رفتن دریاچه ها و منابع آب های زیرزمینی مان و ...
در اواخر اسفند ماه ٩٦ در جلسه ای با تعدادی از استادان محترم علم زمین و کارشناسان زلزله در حوزه ریاست سازمان زمین شناسی، در فرصت کوتاهی که به من داده شد، به طور خیلی خیلی خلاصه به بخشی از علم زمین شناسی نوین با رویکرد به فعالیت های هسته درون زمین و ارتباط آن با فعالیت های خورشید با توجه به بیش از یک دهه مطالعات و پژوهش ها و مشاهداتم از فعالیت های خورشید در منظومه شمسی نکاتی از برخی از یافته ها و تئوری هایم را ارائه دادم. متاسفانه پس از آن جلسه و بعد از گذشت نزدیک به سه ماه از آن تاریخ، مسوولان سازمان زمین شناسی تنها بسنده کردند به یک پیام شفاهی تلفنی که ضمن تشکر از ارائه ام، مطالب ارائه شده در دستور کار آن سازمان نیست! به طور شفاهی در آن جلسه و کمیته مذکور به من وعده این را دادند که کتبا نتایج و نظرات خود را اعلام خواهند کرد که من نیز این را با ارسال فکس و پیامک یادآوری کردم که سازمان زمین شناسی باید که کتبا همین را به من اطلاع دهد. هنوز بعد از گذشت نزدیک به یکماه از این صحبت های شفاهی، سازمان زمین شناسی هیچ پاسخ کتبی در خصوص آن جلسه و هیچ فرصت بیشتری برای دفاع از نظرات و تئوری هایم و ارائه دلایل و مستنداتم نداده است.
تا پیش از آن جلسه، اساتید زمین شناس و زلزله شناس، گرمایش زمین را به هیچوجه از جمله علل و عوامل رخداد زلزله نمی دانستند (ر. ش. مصاحبه ها و یادداشت های کانال های معتبرشان) و خدا را شکر پس از آن جلسه، رویکردها به شکل قابل توجهی آرام ارام در حال تغییر است که در فرصت دیگری به آن خواهم پرداخت.
اکنون و اینجا روی سخنم با هموطنان خرمشهری و آبادانی و اهوازی مان است: ببینید عزیزانم، ما الان در مرحله یک تا دو درجه افزایش دمای میانگین زمین هستیم، در این عصر یا دور شما که در نواحی ساحلی زندگی می کنید خیلی سریع تر از سایر نقاط شاهد اثرات تخریبی گرمایش زمین هستید، آب شور رسوخ و نفوذ پیدا می کند به ...
جریان های آب بالادستی، به سرمنشاء ها و سرچشمه ها و همین آب های سطحی مورد استفاده مردم را مسموم می کند و سیستم و چرخه تولید غذایی ما را به کل نابود می سازد. زمانی که درجه حرارت زمین به طور میانگین سه تا چهار درجه افزایش یابد شما به عنوان میلیون ها ساکن مناطق ساحلی کشور (در کنار میلیون ها نفر دیگر در مناطق ساحلی کشورهای دیگر) مجبور می شوید خانه و کاشانه تان را ترک کنید چون چاره ی دیگری ندارید و در این مسیر و پروسه شهرهایی به کل از بین می روند و خالی از سکنه می شوند و با بالا آمدن آب جزایری به کل نابود شده، شهرهایی به شکل جزیره در می آیند. من فکر می کنم خوزستان در ده سال آینده چنین سرنوشتی داشته باشد و با آب شدن یخ ها و یخچال های دو قطب شمالی و جنوبی کره زمین که در اثر آن سطح آب اقیانوس ها ٥٠ تا ١٠٠ متر بالا می آید کلا به زیر آب برود. این پروسه ممکن است صدها یا تا هزار سال طول بکشد که زمین به یک وضعیت پایدار برسد. در طی این سالها تولید کنندگان برنج و گندم بیشترین زیان را می بینند و گفته می شود که چین به همین لحاظ کلا قدرت اقتصادی اش را از دست می دهد. شما به طور قطع و یقین شاهد طولانی تر شدن تابستان و از بین رفتن جنگل ها، مزارع و کشتزارها در اثر آتش سوزی های مهیب خواهید بود. با افزایش دمای میانگین کره زمین تا شش درجه سانتی گراد عملا تمام جنگل های انبوه استوایی به بیابان های لم یزرع تبدیل شده دمای مناطق مختلف دنیا به شدت افزایش می یابد و چیزی اگر از جزیره انگلیس باقیمانده باشد و زیر اب نرفته باشد دمای تقریبی ٤٥ تا ٤٧ درجه سانتی گراد خواهد داشت، یعنی دمای آبادان همین امروز ما. بسیاری از دریاها و اقیانوس ها روی کره زمین حالت اسید سولفوریکی پیدا می کنند که همین باعث از بین رفتن کامل حیات دریایی می شود. چنانچه گرمای زمین به همین روال که گفته شد ادامه یابد حوضچه های عظیمی از متان که در زیر اقیانوس ها هستند به سطح زمین راه یافته یکی یکی منفجر می شوند که هرکدامشان مثل یک یا چند بمب اتمی قدرت دارند و انفجارهای متان است که به آسمان زبانه می کشد و دیگر چیزی برای غصه خوردن برایمان باقی نمی گذارد. تاریخ زمین با افزایش دی اکسید گوگرد بد بو و از بین رفتن کامل لایه ازن به پایان می رسد. آنچه تا آن زمان از کره زمین باقیمانده است در اثر تشعشعات UV (ماورا یا فرابنفش) خورشید به کل نابود می شود.
چنانچه مایلید از طرف خود یا روابط عمومی سازمان / شرکت و موسسه خود به این مطلب پاسخی بنویسید تا ذیل این مطلب درج شود؛ کافی است با استفاده از ایمیل دامنه خود با آدرس پست الکترونیک tabanknassiri19@gmail.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
یادداشتهای فرعی مرتبط
لینک های مرتبط
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: خبر: «ممکن است به کشف آنتیبیوتیکهای جدید کمک کنند»
بیش از ۵۰۰ هزار نوع جانور در حیات وحش و جنگلهای انبوه کوستاریکا زندگی میکنند که یکی از آنها این تنبلهای شیرین، خوشخیم و بامزهاند. سایت ایندیپندت فارسی گزارش میدهد:
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از روزنامهنگاری: اخبار: «انتشار کاتالوگ جدید بانک میکروارگانیسمها
»
سی و هفتمین کاتالوگ سویههای جدید میکروارگانیسمی با محتوای ۱۴۵۷ سویه از گروههای مختلف میکربی توسط بانک میکروارگانیسمهای مرکز ملی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران منتشر شد.
پیش از اختراع ماشین چاپ و آغاز صنعت چاپ و نشر، اولین و ابتداییترین نوع روزنامهنگاری محدود بود به حرف و حدیثهای مردم. تجار، ملوانان و ماجراجویان و مسافران سرزمینهای دور و نزدیک که اولین روزنامهنگارانی بودند که اخبار سرزمینهای دور و نزدیک را جمعآوری میکردند و این اخبار را با خود به سرزمین مادری و وطنشان میآوردند و اینها بودند که اخبار و داستانهای خبری را برای دیگران «روایت» میکردند. پس از اینها، دورهگردان و فروشندگان خرد کالا و خدمات بودند که روایتهایی را که شنیده بودند برای مردمان عادی دیگری که میدیدند بازگو میکردند. همین جا ببینید که «روزنامهنگاری» تا چه حد به «بازاریابی» و «فروش» کالا و خدمات نزدیک است.
...
پس از اینها قدیمیترین نسل از کاتبان دست به کار می شدند و آنچه از روایتهای مختلف شنیده و دیده بودند برای استفاده آیندگان بر روی پوست حیوانات و برگ درختان و بعدها بر روی کاغذ مینوشتند تا برای نسلهای آینده باقی بماند. روزنامهنگاری به شکل سنتی و پس از اختراع چاپ اما در اواسط قرن شانزدهم در ونیز ایتالیا در قالب «اعلامیههای مکتوب» که به قیمت یک گزتا (واحد پول ونیز دران زمان) فروخته میشد اما بسیاری شروع رسمی روزنامه نگاری را از قرن ۱۸ می دانند. جمع آوری و توزیع و پخش اخبار و اطلاعات به شکل صوتی و تصویری در قالب رادیو تلویزیون از قرن بیستم و اینترنت هم همانطور که میبینید از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد.
معتقدم و سخت بر اين نظر، چون هميشه، تاکيد و پافشاري دارم که ما در ايران امروزمان روزنامه نگار به معناي واقعي کلمه يعني ژورناليست نداريم. ژورناليسم داراي ارکاني است که به دلايل مختلف در اين گوشه از دنيا (خاورميانه و شرق دور) فراموش شده است. روزنامه نگاري در ايران فاقد دقت، کنجکاوي و حرکت در سمت و سوي منافع مردم است. اين آفتي است که به جان اين رشته در اين مملکت افتاده است و اگر فردي از جان گذشته، بخواهد فقط يکي از اين ارکان را مورد توجه و عنايت قرار دهد، ديگر نامش را در هيچ روزنامه و رسانه اي نخواهيد يافت. روزنامه نگاري که بخواهد اطلاعات و اخبار و آمار و ارقام صحيح را با دقت جمع آوري کند از همان ابتدا به در بسته زده است، به غلط هدايت میشود و به سادگي خواهيد ديد که هيچ مرکز و اداره و سازمان خبری و آماري حاضر به پاسخگويي صريح و صحيح به او نيست. در اينجا، ناگهان تمام منابع ارتباطي و اطلاعاتي، طبقه بندي شده و محرمانه تلقي میشوند. (تابان خواجهنصیری، تهران - سی و یکم شهریور ماه ۱۳۸۷)
درباره روزنامهنگاری اگر بخواهیم چیزی بگوییم همین قدر کافی است که یادی کنیم از «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات. مارکز از روزنامهنگاری به عنوان بهترین حرفه جهان یاد میکند. این نویسنده فقید "صد سال تنهایی" که خود نویسندگی را با روزنامهنگاری آغاز کرده است میگوید: "هیچ شغلی بهتر از روزنامه نگاری نیست."
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی (لیسانس) به سازمان صدا و سیما رفتم و در آنجا به مدت دو سال در اداره بین الملل و نیز برای گروه ورزش در تولید مشغول به کار شدم. ترجمه متون بسیار متعدد و مهمی در آن سازمان بر عهده ام قرار گرفته که دو اساسنامهی اتحادیههای سازمانهای رادیوتلویزیونی آسیا و اقیانوسیه موسوم به ABU و سازمانهای رادیوتلویزیونی کشورهای اروپایی موسوم به EBU از جمله مهمترین ترجمههای تخصصی ام در آن سازمان بود. همچنین ترجمه اپیزودهای برخی برنامه های ورزشی متعددی که در آن مقطع زمانی در جدول پخش برنامه های ورزشی تلویزیون قرار داشت بر عهده ام بود.
همان زمان در اوایل دهه ۷۰ برخی از اولین کارها و اخبار علم و فناوریهای مهم آن زمان در زمینههای مختلفی چون ارتباطات و بخصوص ارتباطات ماهوارهای نیز مقالات متعددی در رابطه با رویدادهای ورزشی مهم همچون المپیک و یا تجهیزات پخش رادیوتلویزیونی و ارتباطات ماهواره ای و ... در هفتهنامه سروش منتشر شد. در اوایل دهه ۷۰ و بعد از اواسط دهه ۷۰ همکاریم با سازمانهای فرهنگی و هنری، چاپ و نشر کتاب و ناشرین و مطبوعات به صورت جدی آغاز شد و اولین کارهای روزنامهنگاریام از جمله مصاحبهها، مقالات و نوشتهها و پژوهشهایم در نشریاتی چون علم الکترونیک و کامپیوتر، شبکه و ... و بعدها در نشریات دیگری چون «فرهنگ مردم» و ... منتشر شد. از آن سالها، دو سه مطلب و مقاله و مصاحبههایی که داشتم بسیار برجسته بود: در «علم الکترونیک و کامپیوتر» برای اولین بار در چارچوب یک سری مقالات پشت هم اولین کسی بودم که در مطبوعات شروع کردم به آموزش مفاهیم اولیه و اساسی وب و اینترنت و علی الخصوص شروع کردم به آموزش زبان علامتگذاری HTML و جاوااسکریپت. دیگر، حاصل بیش از شش ماه پژوهش وضعیت موجود اینترنت و کارکرد و کاربرد حرفهای آن در آن زمان و آن سالها، منجر شد به نگارش چندین و چند گزارش مختلف، از جمله پژوهشی تحت عنوان «سایبرپانک» که در علم الکترونیک و کامپیوتر منتشر شد.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها به مرور به عنوان نوع یا نمونه ای از کارهای ترجمهام برای دریافت به صورت فایل پی دی اف یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت قرار می گیرد.
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: پیشرفت علم ژنتیک و یک باتلاق اخلاقی
فراتر از زیستشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: «کشف نقش کلیدی گلوکز در فعالیت مغز»
روزانه تقریباً یک چهارم گلوکز بدن، جذب مغز می شود. محققان دانشگاه سَن فرانسیسکو، در مطالعه اخیر خود، نقش کلیدی گلوکز بر فعالیت نورون ها را کشف کردهاند.
علم نوعی فعالیت فکری و عملی است که شامل مطالعه سیستماتیک ساختارها و رفتارهای فیزیکی و طبیعی جهان از طریق مشاهده و آزمایش است. بنابر این تعریف، هر گونه فعالیت فکری و عملی که پروسه و مسیری غیر از این را دنبال کند، فعالیتی غیرعلمی یا شبه علمی است.
...
تکنولوژی یا فنآوری (واژهای از ریشهی یونانی است به معنی "علم هنر و صنعت"، ۱) Techne به معنی "هنر، مهارت، تردستی" و ۲) -logia به معنی -شناسی - به عبارتی دیگر به مجموع تکنیکها، مهارتها، روشها و فرآیندهای مورد استفاده در «تولید» گفته میشود. تولید کالا و عرضه خدمات برای تحقق یافتن اهداف مشخص و مورد نظری است تا به واسطهی آن انسان زندگی بهتر و راحت تری داشته باشد، در این مسیر تحقیقات علمی و فنآوری میتواند مجموعهای از دانش و فنون، فرآیندها و موارد مشابه را دربر بگیرد، یا میتواند در ماشینها جاسازی شود تا به این ترتیب امکان بهرهبرداری از آنها حتی برای افرادی که هیچ اطلاع دقیقی از کارکرد یا کارکردن با آنها را ندارد نیز فراهم شود. در این فرایند سیستمها (به عنوان مثال ماشینآلات) با استفاده از فنآوری، شیوههای انجام کار را تغییر میدهند و مطابق با استفاده از سیستم، آن را به گونهای تغییر میدهند که در نهایت نتیجه مورد نظر حاصل میشود. در حالی که در حال نوشتن این متن بودم چندین و چند مثال به ذهنم رسید که شما میتوانید با تجسم آن مثالها مفهوم تکنولوژی را بهتر درک کنید. مثلا ماشینهای بزرگی که برای حفر تونل طراحی شدهاند (TBM) این ماشینها ترکیبی از فنآوریهای مختلف هستند که در کنار هم قرار گرفتهاند برای انجام و اجرای سریعتر و دقیقتر کارهای بسیار بزرگ و شگرف. یا مثلا توربینهای بخار بسیار بزرگ که با آنها برق تولید میشود. سادهترین شکل فنآوری ، توسعه و استفاده از ابزارهای اساسی است. کشف ماقبل تاریخ چگونگی کنترل آتش و انقلاب نوسنگی بعد از آن، خیلی چیزها را تغییر داد و متحول کرد، کشاورزی را متحول کرد، منابع غذایی موجود را افزایش داد و همه ی اینها به سرعت باعث شد تا انسان با پختن خوراک خود به مرور باهوشتر شود. اختراع «چرخ» که حاصل همین هوشمندی است باعث شد تا انسان به مسافرت و کنترل محیط خود بپردازد. تحولات در زمانهای تاریخی مختلف، از جمله دستگاههای چاپ، دستیابی به برق و تلگراف و تلفن و اینترنت ، بسیاری از موانع فیزیکی که در مقابل «ارتباطات» بین انسانها بود را به سرعت كاهش داده به ما انسانها این اجازه را داد كه در مقیاس جهانی آزادانهتر در تعامل باشیم. همه اینها مانند معجزه یا معجزههایی است که پشت هم برای انسان رخ دادند و با آنها انسان به مقطع کنونی از تاریخ حیات خود بر کره زمین رسید که به فضا و به لبهی منظومه شمسی سفر کرده است، از دورترین کرات عکس برداری میکند و به سفرهایی طولانی تر و مهیجتر میاندیشد.
حدود سیصدوشصت تا ششصد سال قبل از میلاد مسیح، اولین تفکرات و اندیشههای فلسفی بشر توسط یونانیها پایهها و مبانی اصلی «علم» را بنیان نهاد. در فاصله همین ۲۵ قرن مباحثات فلسفی مختلفی در مورد استفاده از علم و فناوری بوجود آمده است و اختلاف نظرها در مورد اینکه آیا فناوری وضعیت انسان را بهتر کرده، بهبود بخشیده یا نه، وضع آن را بدتر کرده است، اختلاف نظرهایی وجود دارد. که از میان اینها میتوان به تفکراتی چون نئودوديسم، آناركوبدويسم و جنبشهاي ارتجاعي مشابه اینها اشاره کرد که با انتقاد از توسعه و فراگيري تكنولوژي، اظهار ميكنند كه اين مسیر و این امر رو به انحطاط است و در نهایت به محيط زيست صدمه زده و می زند و افراد و انسانها را به کلی با هم بيگانه کرده و مي كند. از طرف دیگر طرفداران ایدئولوژیهایی مانند transhumanism (تراانسان گرایی) و techno-progressivism (پیشروگرایان فنآوری)، پیشرفت تکنولوژی را به نفع جامعه و شرایط انسانی میدانند.
تراانسانگرایی یا Transhumanism (که از آن به اختصار H+ یا h+ نیز یاد می شود) یک جنبش فلسفی بینالمللی است که با توسعه و ایجاد فنآوریهای پیشرفته، پیچیده و گسترده برای تقویت حافظه، عقل و فیزیولوژی انسان موافق است و از آن حمایت میکند و بر همین اساس با اعمال تغییراتی در ژنوم انسان با مقاصدی مانند شبیهسازی و یا ترکیب با تجهیزات و روباتهای هوشمند موافقت دارد. در این فضا به این موضوع و بحث رباتها و اساسا هوش مصنوعی بیشتر پرداخته میشود.
در فاصلهی سی سال گذشته، با کنجکاوی، عشق و علاقهیی عجیب به حال و آینده بشر و آینده علم و تکنولوژی اندیشیدهام و از هر فرصتی برای آموختن و آموزش بیشتر استفاده کردهام. در این مسیر، مقالات و یادداشتهای متعددی نوشتم که برخی از آنها را شما در صفحاتی که قبلا در فیسبوک داشتم ملاحظه کردهاید اکنون، اینجا در این فضا دنبال میکنید.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها را به مرور برای دریافت به صورت فایل «پی دی اف» یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت اینجا قرار میگیرد.
تهران - تابان خواجهنصیری - ۲۰۱۹
درباره «روایتی از کپی رایت»
حدود چهل سال پیش همزمان با آغاز انقلاب شروع کردم به آموختن موسیقی و ساز گیتار را به عنوان ساز اصلی و موسیقی پاپ و بعدها جز و بلوز را به عنوان سبک یا ژانر موسیقیهای مورد علاقهام انتخاب کردم. آن زمان هیچ دیدی از آینده این نوع موسیقی وجود نداشت و حتی حمل و نقل ساز تا حدود یک دهه بعد از انقلاب ممنوع بود.
...
هفت هشت سال بعد شروع کردم به آهنگسازی و ترانهسرایی، اولین ترانههایم را سی و دو سال پیش ساختم و برخی از آنها را در آلبومی گردآوردم تا در موقعیتی مناسب برای دریافت مجوز اقدام کنم. اوایل دهه هفتاد صدا و سیما برای اولین بار اقدام به پخش برخی از آثار نزدیک به موسیقی پاپ کرد و اواسط دهه هفتاد مجموعهای از حدود ده ترانه را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد بردم. در اولین بررسیها شورای شعر و موسیقی وزارت ارشاد به کارهای من در حوزه ترانه و موسیقی مجوز نداد و روی تمام بندهای اشعار و کلام ترانههایم خط قرمز کشیدند. سرنوشتی که از آن میتوانم به عنوان اولین شکست زندگیام در دوران جوانی یاد کنم.
اواخر دهه هفتاد دوستانی با من تماس گرفتند که تابان چه نشستهای که فردی به نام هومن بختیاری در فرهنگسرای شفق به همراه گروهش دارد چند تا از ترانههای تو را با نام بردن از افراد دیگری به عنوان شاعر و آهنگساز می خواند و اجرا میکند. بلافاصله اقدام به پیگیری کردم و با این فرد تماس گرفتم او را از ادامه این حرکت منع کردم. در شرایطی که وزارت ارشاد به صاحب اصلی اثر مجوز نداده بود داشتند ترانههایم را میخواندند و اجرا می کردند و با آن پول در میاوردند. خبرهایی میرسید که برخی از خوانندگان در کیش دارند ترانه هایم را میخوانند در حالی که من در کش و قوس و درگیر امور بروکراتیک (کاغذبازیهای اداری مربوط به دریافت مجوز) بودم.
همین باعث شد تا من بحث کپیرایت را به صورت خیلی جدی از همان زمان دنبال کنم. اوایل دهه هشتاد مطلع شدم که فردی به نام وحید حاجیتبار یکی از ترانههایم را با عنوان «توی مهتاب» در آلبومی به نام «عشقهای دروغین» ضبط و منتشر کرده است با مجوز وزارت ارشاد اسلامی، تمامی آن بندهایی که برای من خط قرمز کشیده بودند را حاجی تبار موفق به دریافت مجوز شده بود! چند وقت بعد از آن در شبکه ماهواه ای ام آی تی وی فرشید نوابی در برنامه زنده - گیتار شکسته - (که حتی نام برنامهشان را هم از روی ترانهام برداشته بودند) ادعا کرد که سازنده این اثر یعنی ترانه «شعر کوچه» است. این قطعه تضمینی از شعر کوچه شادروان فریدون مشیری است که با اجازه خود ایشان در سال ۶۶ ساخته بودم. بلافاصله با این افراد تماس گرفتم و آنها را از اجرای ترانهام منع کردم و شرح این ماجراها را در نامه ای سرگشاده برای وزارت ارشاد و مطبوعات آن زمان نوشتم و ارسال کردم.
بخش «روایتی از کپی رایت» اساسا اختصاص دارد به بیش از بیست سال تمام دوندگیها و فعالیتهایم برای احقاق یک حق ساده از دست رفته و پامال شده ام به عنوان شاعر، آهنگساز، خواننده و نوازنده گیتار و پدیدآورنده این ترانهها در ایران. وزارت ارشاد اسلامی هیچگاه به تابان خواجهنصیری برای اجرا و ضبط آثارش تاکنون هیچ مجوزی نداده است.
برداشت ادبی! در موسیقی پاپ ایران
نوشته: تابان خواجهنصیری
هنر موسیقی - مرداد ۸۵
لینک دانلود فایل پی دی اف
بهار میآید،
فرقی نمیکند، زمستان،
چقدر سخت و طولانی و سرد باشد.
بهار میآید، چون این قانون طبیعت است!
هرگز دیده ای، تاریکی، ابدی باشد؟!
هرگز دیدهای پرندگان مهاجر، همیشه در هجرت بمانند؟!
روزی از همین روزها، پرندگان مهاجر، به خانه باز میگردند.
هرگز دیده ای، اندوه، ابدی باشد؟!!
اندوه هم رفتنیست و امید، آخرین چیزیست که میمیرد.
بهار میآید،
چون بالندگی، نو شدن، پویایی، قانون زندگیست!
بهار میآید،
چون این قانون طبیعت است!🍀🌷🌻💐
درباره «روایتی از فرهنگ و هنر»
فرهنگ و هنر يكی ديگر از علاقمندیهای من است. در اين يادداشتها از فرهنگ و هنر، ادبيات، شعر، داستان و موسيقی و كتاب خواهم نوشت. از هفت هشت سالگي شعر و شاعری را دوست داشتم، يادم ميآيد كه تازه خواندن و نوشتن را شروع كرده بودم كه دلم ميخواست كتابچه شعری هم برای خودم درست كنم و بالاخره هم اين كار را كردم و پراكنده، اولين نوشتههايی را كه در آن زمان فكر میكردم چيزي جز شعر نيست در دفترچهی كوچكي گرد آوردم. شاهدم از اين ماجرا کسی است كه شايد تنها چند روز بعد از تهيهی دفترچه آن را به نفع آيندگان مصادره كرد! .
...
نميدانم، شايد هنوز آن دفترچه كوچك را پهلوي خودش نگاه داشته باشد. روزی ميگفت، اين را نگاه داشتهام كه يك روزی اگر براي خودت كسي شدی، آن را چاپ كنم تا همه بدانند كه اوايل، چه شعرهاي مزخرفی میگفتی! فکر میکرد با این کار منصرف میشوم و شعر و شاعری را به کل کنار می گذارم. بعد از آن، شعر گفتن و داستان نوشتن را كنار نگذاشتم، اينها علاقههای من بود، چطور ميتوانستم آنها را كنار بگذارم.
برايم مهم نبود كه ديگران درباره چيزهايی كه مینوشتم بخصوص اشعارم برای خرگوشها و گربهها و گنجشکها چه فكری میكنند، فكر میكردم كه وقتی آدم احساسی دارد يا وقتی فكری و انديشهای در سرش دارد که چرخ می زند، وقتی ميتواند بخواند، میتواند بنويسد و خوب خيلي حيف است كه ننويسد. پس برای همین نوشتم، اما برای خودم و ديگر دفترچهای هم برای نوشتههايم درست نكردم، حالا كه سنم از پنجاه گذر کرده دارم خودم را برای دور افتخار با پرچم آماده می کنم.
حالا که دور تا دورم را كاغذ و نوشتههايی فراگرفته كه فکر می کنم تنها راه باقیماندنشان در اين است كه آنها را به صورت اين يادداشتها در اين سایت بياورم. نميدانم تا چه حد موفق ميشوم كه اين يادداشتها را جمعاوری كنم، اما هر چه باشد، سعی ميكنم، آنهایی را در اينجا قرار دهم كه نه فقط خودم، كه ديگرانی هم كه آنها را خوانده يا شنيدهاند پسنديده باشند. شايد اين از دل نوشتههايم به دلتان بنشيند كه اگر اين چنين شد، نظراتتان را برايم بنويسيد، خوشحال ميشوم آنها را بخوانم و بدانم.
در فاصلهی سی چهل سال اخیر برخی از یادداشتها، اشعار و یا داستانها یا ترجمههایم و یا حتی برخی از طرحها و کاریکاتورهایم در نشریات یا سایتهای مختلف منتشر شده است که شما در این قسمت به مرور با آنها آشنا میشوید و در این بخش یا تحت همین عنوان فرهنگ و هنر آن مطالب را برای مطالعه خواهید یافت.
وبلاگ نماد تاریخ شفاهی و فولکلور اینترنتی
نوشته: تابان خواجهنصیری
نشریه فرهنگ مردم -
لینک دانلود فایل پی دی اف
رشتهی تحصیلی و دانشگاهی ام در اصل زبان انگلیسی و ترجمه است و الان در حدود سی سال است که هر روز درگیر کارهای مرتبط با زبان و ادبیات انگلیسی، زبانشناسی، فرهنگ نویسی، ترجمه و ترمینولوژی رشتههای مختلف علوم و ترجمه متون فنی و تخصصی هستم. شما برای این که بتوانید ترجمه خوب و قابل قبولی از یک متن تخصصی ارائه دهید لازم است که آشنایی و حتی تسلط خوبی نسبت به موضوع و رشته ی اصلی زبان مبدا داشته باشید و این امر نیازمند مطالعه دقیق و بسیار در آن رشته ی تخصصی است. تصویری که اینجا ملاحظه میکنید کتیبه ی معروف رزتاست،کتیبه ای که در مصر باستان یافت شده و (با قدمتی حدود ۴۰۰۰ سال) کهنترین کتیبهای است که روی آن یک متن به سه زبان نوشته شده است و در حقیقت قدیمی ترین و معروف ترین نماد ترجمه است.
...
بار دیگر در بحث ترجمه ما با موضوع بسیار مهم کپی رایت روبرو هستیم و لازم است که مترجمین و مراکز نشر ایران به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند. در جهان، صنعت چاپ و نشر ایران را جدی نمی گیرند چرا که ما کپی رایت نداریم و این قانون و حقوق بسیار مهم در کشور ما جدی گرفته نشده است برای همین رویکرد من در رابطه با بحث ترجمه، بیشتر یک رویکرد تحقیقی و پژوهشی است به این معنا که در فاصله سی سال گذشته ترمینولوژی و بحث واژگان تخصصی و ترجمههای فنی بخصوص در رابطه با صنایع و رشته های مرتبط با رایانهها، شبکه و وب و اینترنت و برنامهنویسی یا اساسا فن آوری اطلاعات بسیار حائز اهمیت بوده است.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی (لیسانس) به سازمان صدا و سیما رفتم و در آنجا به مدت دو سال در اداره بین الملل و نیز برای گروه ورزش در تولید مشغول به کار شدم. ترجمه متون بسیار متعدد و مهمی در آن سازمان بر عهده ام قرار گرفته که دو اساسنامهی اتحادیههای سازمانهای رادیوتلویزیونی آسیا و اقیانوسیه موسوم به ABU و سازمانهای رادیوتلویزیونی کشورهای اروپایی موسوم به EBU از جمله مهمترین ترجمههای تخصصی ام در آن سازمان بود. همچنین ترجمه اپیزودهای برخی برنامه های ورزشی متعددی که در آن مقطع زمانی در جدول پخش برنامه های ورزشی تلویزیون قرار داشت بر عهده ام بود.
همان زمان در اوایل دهه ۷۰ برخی از کارها و اخبار علم و فناوری های مهم ارتباطات و نیز مقالات متعددی در رابطه با رویدادهای ورزشی همچون المپیک و یا تجهیزات پخش رادیوتلویزیونی و ارتباطات ماهواره ای و ... در هفتهنامه سروش منتشر میشد. در اوایل دهه ۷۰ نگارش و ترجمه برخی از متون سخنرانی مدیران رده بالای صدا و سیما و از جمله مهمترین آنها متن برخی از سخنرانی های ریاست وقت آن سازمان را انجام داده بودم. از اواسط دهه ۷۰ همکاری با سازمانهای فرهنگی و هنری، چاپ و نشر کتاب و ناشرین به صورت جدی آغاز شد و اولین ترجمههایم در نشریاتی چون علم الکترونیک و کامپیوتر، شبکه و ... و بعدها در نشریات دیگری چون «کامیاب» و «فرهنگ مردم» و ... منتشر شد.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها به مرور به عنوان نوع یا نمونه ای از کارهای ترجمهام برای دریافت به صورت فایل پی دی اف یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت قرار می گیرد
✓ موفقیت یعنی ...
بسیاری از مردم و بخصوص جوانان فکر میکنند که برای داشتن یک زندگی بهتر و موفق باید بروند دنبال مدارک دانشگاهی نمیگویم مدارک دانشگاهی بد است، اما مهمتر از مدارک دانشگاهی این است که شما در چندین و چند رشته و یا فن، مهارت داشته باشید. این آن چیزی است فضای شدیدا رقابتی کسب و کار در حال حاضر ازجویندگان کار طلب میکند. بنابر این دستیابی به موفقیت صرفاً در داشتن مدارک دانشگاهی نیست باید کار بلد باشید، مهارت داشته باشید، در انجام کارها شتاب و اطلاعات و دانش به روز داشته باشید. - تابان خواجهنصیری