برای کسب اطلاعات بیشتر و هماهنگی برای ثبت نام و رزرو
جلسات تماس بگیرید
۰۹۳۲-۹۲۸۵۳۵۲
دعوت برای ارسال آثار و نظرات
قابل توجه نویسندگان، پژوهشگران و نشریات و ناشرین محترم
چنانچه کتاب، لوح فشرده، نرمافزار یا برنامههای کاربردی برای تلفنهای همراه هوشمند یا مقالاتی درباره زندگی، نظرات، پژوهشها و آثار تابان خواجهنصیری به رشته تحریر درآورده و یا در نشریه یا توسط ناشری منتشر ساختهاید، کافی است تا یک نسخه از آن مقاله یا کتاب را با ارسال به آدرس: «تهران، انتهای بلوار فردوس غرب (ناصر حجازی)، بهارشمالی:(خیابان شهید طاهر اسپندارفر شمالی)، بنبست چهارم، پلاک ۸ کد پستی (۶۳۶۴۱-۱۴۸۴۷)» ارسال فرمایید تا آن مطلب یا کتاب، لوح فشرده یا برنامه و نرمافزار شما جهت معرفی به خوانندگان و بازدیدکنندگان سایت به مدت یک ماه به صورت رایگان در این سایت و صفحه اینترنتی قرارگیرد. چنانچه مقاله را به صورت تایپ شده در اختیار دارید میتوانید آن را به آدرس پست الکترونیک ما «journalist@webfaqt.com» ارسال نمایید.
در روایتی از نظرات و پیشنهادات شما: همه چیز در حال روی دادن است درست طبق برنامه!
در روایتی از نظرات و پیشنهادات شما : شراره خورشیدی (۱۰ ژانویه ۲۰۲۳)
رصدخانه دینامیک خورشیدی ناسا در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۲۳ این تصاویر را از یک شراره خورشیدی ثبت کرد. شرارههای خورشیدی انفجارهای عظیمی در خورشید هستند که انرژی، نور و ذراتی با سرعت بالا را به فضا میفرستند. اینها پر انرژیترین رویدادها در منظومه شمسی ما هستند و میتوانند بر ارتباطات رادیویی، شبکههای برق، سیگنالهای ناوبری تأثیر بگذارند و خطراتی را برای فضاپیماها و فضانوردان ایجاد کنند.
سیستم طبقهبندی شرارههای خورشیدی آنها را بر اساس قدرتشان تقسیم میکند. کوچکترین آنها کلاس A (سطوح پس زمینه) و به دنبال آن کلاسهای M، C، B و X هستند. مشابه مقیاس ریشتر برای زلزله، هر حرف نشاندهنده افزایش ۱۰ برابری در تولید انرژی است. بنابراین یک شراره کلاس X ده برابر شراره کلاس M و ۱۰۰ برابر شراره کلاس C است. در هر کلاس حروف مقیاس دقیقتری از ۱ تا ۹ نیز وجود دارد.
بزرگترین شراره خورشیدی ثبت شده تاکنون در سال ۲۰۰۳، در کلاس X-28 رخ داد.
ناسا با ناوگانی از فضاپیماها به طور مداوم خورشید و محیط فضایی ما را رصد میکند که همه چیز، از فعالیت خورشید گرفته تا جو خورشید، و ذرات و میدانهای مغناطیسی را مطالعه میکند.
در روایتی از نظرات و پیشنهادات شما: مستقیم با هوش فراتر: من مصمم هستم. (۱۹۷۳۵)
::: جهت ارسال نظرات و پیشنهاداتتان میتوانید از فرم بالای صفحه و یا ایمیل t.k.nassiri@gmail.com اقدام کنید!
پژوهش خلاقانه
برای
نگرش و نگارش خلاقانه
متعهدم به خوب و ساده نوشتن، بکر، اصل و مبتکرانه نوشتن و دقیقا با توجه به نیازهای مردمم نوشتن
تغییرات اقلیمی: نکتهای بسیار مهم در مورد جزایر ایرانی در خلیج فارس، بخصوص توسعه جزایر سهگانه، مسئولین امر باید به بحث تغییرات اقلیمی و بالا آمدن سطح آب اقیانوسها در سالهای پیش رو توجه داشته باشند. گام های پیش توسعه به صورت ساخت و ساز و عمران جزایر، باید به فکر ساخت موجشکنهای متعدد دور و تا دور جزایر و یا ارتقاء سطح خاک جزایر با استفاده از خاک سرزمین اصلی و مادری این جزایر باشیم. هزینه های این ساخت و سازها بسیار بالاست اما ضروری است که پیش از ساخت راه و ساختمان، کل جزایر ایرانی از بالا آمدن آب اقیانوسها محافظت شوند. - تابان خواجهنصیری
قرآن: سوره زلزله، با توجه به آیه پنجم [بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها (۵)]، چیزی فراتر از زمین باعث زلزله میشود، چرا که این گونه از سوی پروردگار به آن «الهام» میشود
کشف اقیانوسی عظیم و غول پیکر در ۷۰۰ کیلومتری زیر سطح زمین
فراتر از زمینشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: ماهواره EOS-06 سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO) مناظر جدید و خیره کنندهای از قارهها و اقیانوسهای کره زمین ثبت کرد و تنوع زیستی سیاره ما را به نمایش گذاشت
فراتر از زمینشناسی : چین قصد دارد در آینده نزدیک ماهواره Zhangheng 1-02 (ماهواره ای لرزهای-الکترومغناطیسی چین «CSES») را پرتاب کند
زلزلهای به بزرگی ۶,۵ جنوب پاناما را لرزاند (یک هفته تا ده روژ جلوتر پیشبینی کرده بودم)
فراتر از زمینشناسی : از میان یادداشتهای قدیمیتر (۸ مارس ۲۰۲۰)
فراتر از زمین شناسی : چکیده
ماموریت ممکن ما ... بیان حقایق تکاندهنده!
فراتر از زمینشناسی: «علم و دانش برای «پیشخوانی» است!» (تابان خواجهنصیری، ۲۰۲۳)
فراتر از زمینشناسی : امکان پیشبینی زلزله روی کره زمین وجود دارد اما نه از روی فعالیت گسلها بلکه با توجه به فعالیتهای اتمسفر خورشید
در روایتی از علم و فنآوری: فراتر از زمینشناسی: فراتریادنبشت زلزلهای به بزرگی ۶,۸ «سانتیاگو دل استرو»، در آرژانتین را لرزاند (۲۱ ژانویه ۲۰۲۳) - زلزله بزرگتر در خوی آذربایجان غربی ایران را یک هفته جلوتر این گونه پیش بینی کرده بودم (۲۹ ژانویه ۲۰۲۳)
تغییرات اقلیمی: نکتهای بسیار مهم در مورد جزایر ایرانی در خلیج فارس، بخصوص توسعه جزایر سهگانه، مسئولین امر باید به بحث تغییرات اقلیمی و بالا آمدن سطح آب اقیانوسها در سالهای پیش رو توجه داشته باشند. گام های پیش توسعه به صورت ساخت و ساز و عمران جزایر، باید به فکر ساخت موجشکنهای متعدد دور و تا دور جزایر و یا ارتقاء سطح خاک جزایر با استفاده از خاک سرزمین اصلی و مادری این جزایر باشیم. هزینه های این ساخت و سازها بسیار بالاست اما ضروری است که پیش از ساخت راه و ساختمان، کل جزایر ایرانی از بالا آمدن آب اقیانوسها محافظت شوند. - تابان خواجهنصیری
قرآن: سوره زلزله، با توجه به آیه پنجم [بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها (۵)]، چیزی فراتر از زمین باعث زلزله میشود، چرا که این گونه از سوی پروردگار به آن «الهام» میشود
کشف اقیانوسی عظیم و غول پیکر در ۷۰۰ کیلومتری زیر سطح زمین
فراتر از زمینشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: ماهواره EOS-06 سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO) مناظر جدید و خیره کنندهای از قارهها و اقیانوسهای کره زمین ثبت کرد و تنوع زیستی سیاره ما را به نمایش گذاشت
فراتر از زمینشناسی : چین قصد دارد در آینده نزدیک ماهواره Zhangheng 1-02 (ماهواره ای لرزهای-الکترومغناطیسی چین «CSES») را پرتاب کند
زلزلهای به بزرگی ۶,۵ جنوب پاناما را لرزاند (یک هفته تا ده روژ جلوتر پیشبینی کرده بودم)
فراتر از زمینشناسی : از میان یادداشتهای قدیمیتر (۸ مارس ۲۰۲۰)
فراتر از زمین شناسی : چکیده
فراتر از زمینشناسی: «علم و دانش برای «پیشخوانی» است!» (تابان خواجهنصیری، ۲۰۲۳)
فراتر از زمینشناسی : امکان پیشبینی زلزله روی کره زمین وجود دارد اما نه از روی فعالیت گسلها بلکه با توجه به فعالیتهای اتمسفر خورشید
::: جهت مشاهده و مطالعه مطالب تازه به مرور این صفحه ادامهدهید!
تغییرات اقلیمی: نکتهای بسیار مهم در مورد جزایر ایرانی در خلیج فارس، بخصوص توسعه جزایر سهگانه، مسئولین امر باید به بحث تغییرات اقلیمی و بالا آمدن سطح آب اقیانوسها در سالهای پیش رو توجه داشته باشند. گام های پیش توسعه به صورت ساخت و ساز و عمران جزایر، باید به فکر ساخت موجشکنهای متعدد دور و تا دور جزایر و یا ارتقاء سطح خاک جزایر با استفاده از خاک سرزمین اصلی و مادری این جزایر باشیم. هزینه های این ساخت و سازها بسیار بالاست اما ضروری است که پیش از ساخت راه و ساختمان، کل جزایر ایرانی از بالا آمدن آب اقیانوسها محافظت شوند. - تابان خواجهنصیری
قرآن: سوره زلزله، با توجه به آیه پنجم [بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها (۵)]، چیزی فراتر از زمین باعث زلزله میشود، چرا که این گونه از سوی پروردگار به آن «الهام» میشود
وقتی سرتاسر زمین را بهشدت به لرزه درآورند! (۱) و زمین هرچه در خودش دارد بیرون بریزد! (۲) و انسان، وحشتزده، بگوید: «چه اتفاقی دارد برای زمین میافتد؟!» (۳) آن روز است که زمین خبرهایش را میگوید! (۴) چون خدا به او الهام کرده است که این کار را بکند. (۵) آن روز است که مردم دستهدسته از قبرها بیرون میآیند تا کارهایشان را نشانشان بدهند! (۶) آنوقت، هرکه بهاندازۀ ذرهای خوبی کرده باشد، آن را میبیند! (۷) و هرکه هم بهاندازۀ ذرهای بدی کرده باشد، آن را میبیند! (۸)
کشف اقیانوسی عظیم و غول پیکر در ۷۰۰ کیلومتری زیر سطح زمین
وسعت وسیع اقیانوس های جهان را تصور کنید. حالا، قلمرویی زیر آبی را تصور کنید که اندازه آن سه برابر این باشد، البته نه در سطح کره زمین، بلکه در اعماق آن، این اقیانوس در عمق ۷۰۰ کیلومتری قرار دارد. این طرح یک داستان یا رمان علمی تخیلی نیست، بلکه کشف شگفت انگیزی است که توسط تیمی از دانشمندان انجام شده است و اسرار منشا آب سیاره ما را نیز آشکار می کند. این کشف تازه گروهی از دانشمندان است. یکی از سوالات متداول که بخصوص در سالهای اخیر توسط اندیشمندان کنجکاو دائما پرسیده شده است این بوده است که منشأ آبی که روی کره زمین به شکل اقیانوس وجود دارد کجا بوده است و چرا این آب پس از صدها و هزاران میلیون سال پس از پیدایش و شکل گیری کره زمین کماکان وجود دارد و از بین نرفته است. این اکتشافات جدید هنوز در کتابهای درسی دانشگاه هایمان نیامده است و دانشجویان سرگرم بحث پوسته و گوشته زمین هستند تا به نوعی حرکت صفحات و قارهها را در تئوری تکتونیک صفحهای توضیح دهند. حال پس از ایرادات جدی که به حرکت گوشته وارد شد باز دانشمندان آمریکایی با طرح و کشف جدیدی (با بررسی بیش از پانصد زلزله در نقاط مختلف کره زمین) از راه میرسند تا به این سوالات پاسخ دهند.
استیون یاکوبسن (Steven Jacobsen)، محقق دانشگاه نورث وسترن (Northwestern University) در ایلینوی آمریکا و نویسنده اصلی این مطالعه، میگوید: «این شواهد ملموسی است که نشان میدهد آب روی زمین از درون آمده است.» به گفته یاکوبسن، این مخزن پنهان همچنین می تواند توضیح دهد که چرا اندازه اقیانوس های جهان در طول میلیون ها سال ثابت مانده است.
فراتر از زمینشناسی: در روایتی از علم و فنآوری: ماهواره EOS-06 سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO) مناظر جدید و خیره کنندهای از قارهها و اقیانوسهای کره زمین ثبت کرد و تنوع زیستی سیاره ما را به نمایش گذاشت
به این عکس شگفت انگیز از سیاره زمین نگاه کنید که از طریق ماهواره EOS-06 متعلق به سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO) از اقیانوس هند گرفته شده است.
این تصویر موزائیکی با رنگ کاذب با استفاده از نزدیک به ۳۰۰۰ عکس گرفته شده است. تصاویر جدید این ماهواره مطالعه اقیانوس هند، قاره ها و دریاهای زمین را با جزئیات خیره کنندهای از فضا به تصویر میکشد.
پس از پردازش ۳۰۰ گیگابایت داده ارسال شده به زمین از ماهواره EOS-06 ، محققان این تصویر موزائیکی رنگی کاذب را ساختند که دقیقاً ترکیبی از ۲۹۳۹ عکس گرفته شده بین ۱ و ۱۵ فوریه ۲۰۲۳ است. این تصاویر که با رنگ کاذب پوشش گیاهی مختلفی را در آفریقا، آسیا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و استرالیا با وضوح فضایی در فاصله ۰,۶ مایلی (یک کیلومتر) نشان میدهند، از این لحاظ با رنگ کاذب ساخته میشوند زیرا منظره سیاره زمین در طول موج هایی ثبت میشود که به طور طبیعی توسط چشم انسان قابل مشاهده نیست. این تصویر با استفاده از مانیتور رنگی اقیانوس (OCM-) گرفته شده است.
بیشتر
فراتر از زمینشناسی : چین قصد دارد در آینده نزدیک ماهواره Zhangheng 1-02 (ماهواره ای لرزهای-الکترومغناطیسی چین «CSES») را پرتاب کند
در سال دوم فوریه ۲۰۱۸ چین موفق شد ماهواره Zhangheng-1 (ماهواره ای لرزهای-الکترومغناطیسی چین «CSES» به فضا پرتاب کند. به گفته شن شوهوی (Shen Xuhui)، دانشمند ارشد برنامه ماهواره ای لرزهای-الکترومغناطیسی چین (CSES) ، طی پنج سال گذشته، Zhangheng 1 حدود ۶۰ زمین لرزه با بزرگی ۷,۰ و بالاتر و همچنین نزدیک به ۶۰۰ زمین لرزه با بزرگی ۶,۰ و بالاتر را در سراسر جهان مشاهده و مورد بررسی قرار داده است که آخرین پیشرفت های این ماهواره را برجسته می کند.
این دانشمند برجسته چین به خبرگزاری چاینانیوز میگوید: «آمارها نشان میدهد که اختلالات الکترومغناطیسی در فضا با وقوع زلزلهها مرتبط است. وی میافزاید که ماهواره جدید نظارت شبانه روزی را امکان پذیر می کند و دامنه رصد را تا قطب شمال و جنوب زمین گسترش می دهد و تواناییهای آن را افزایش میدهد.
این خبر و مصاحبههای متعدد با ه شن شوهوی (Shen Xuhui)، دانشمند ارشد برنامههای ماهوارهای لرزهای-الکترومغناطیسی چین (CSES) در ابعاد و زوایای مختلف بسیار هیجان انگیز و مسرتبخش بود.
علت اصلی این امر این است که متن و محتوای این خبر به سادگی تمام یافتههای بیش از یک دهه مطالعات، مشاهدات و نظراتی را که در این فاصله ارائه دادهام را تایید میکند که بین فعالیتهای خورشیدی اثرش بر میدان مغناطیسی زمین و رخداد زلزلهها روی زمین ارتباطی غیرقابل انکار وجود دارد. این خبر بخوبی نشان میدهد که چینیها دقیقاً پنج سال و احتمالا بیش از پنج سال است که به صورت جدی در حال رصد فعالیتهای طبیعی و مصنوعی (هدایت شده) روی پلاسمای خورشید هستند چرا که بخصوص ماهواره Zhangheng_1-02 قرار است به طور مشخص در مدار خورشید قرار بگیرد.
نکته دیگر که بسیار حائز اهمیت است همکاری دو کشور ایتالیا و اتریش در تجهیز این ماهوارهها با ابزارهای دقیق «مغناطیسسنج» است و این نشان میدهد که در این راستا نوعی تشکل و همکاری بینالمللی در حال شکلگیری است که واقعاً باید به فال نیک گرفته شود.
از آنجا که این ماهوارهها اساسأ برای «پیشبینی زلزلههای روی زمین» با توجه به فعالیتهای اتمسفر خورشید و اثراتش بر جریانات الکترومغناطیسی و میدان مغناطیسی زمین به فضا پرتاب میشوند به وضوح و بار دیگر درستی و صحت تئوری سال ۲۰۱۳ مرا مورد تایید قرار میدهد که بر اساس آن با توجه به بررسیهای فورانهای خورشیدی این امکان وجود دارد که بتوانیم زلزلههای روی زمین را با توجه به سرعت ذرات و زمان فورانها از ۱۵ روز قبل محاسبه کنیم و به نظر میرسد که دانشمندان چینی نیز در این راستا کارها، پروژهها و موفقیتهایی داشتهاند که در حال سرمایهگذاری های گسترده در این زمینه هستند.
بیشتر
چنانچه مایلید از طرف خود یا روابط عمومی سازمان / شرکت و موسسه خود به این مطلب پاسخی بنویسید تا ذیل این مطلب درج شود؛ کافی است با استفاده از ایمیل دامنه خود با آدرس پست الکترونیک tabanknassiri19@gmail.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
یادداشتهای فرعی مرتبط
لینک های مرتبط
زلزلهای به بزرگی ۶,۵ جنوب پاناما را لرزاند (یک هفته تا ده روژ جلوتر پیشبینی کرده بودم)
Magnitude : Mw 6.5
Region: SOUTH OF PANAMA
Date time: 2023-04-04 22:18:13.0 UTC
Location : 7.60 N ; 82.35 W
Depth: 10 km
فراتر از زمینشناسی : از میان یادداشتهای قدیمیتر (۸ مارس ۲۰۲۰)
یکی از مهمترین مطالعات و تحقیقات و یافتههایم در رابطه با فعالیتهای مشکوک «ناسا» آمریکا در لبهی منظومهی شمسی، بخصوص در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ و حتی تاکنون است. از سال ۲۰۰۰ به طور روزانه نگارنده این متن (تابان خواجهنصیری - سایت رسمی www.webfaqt.com) در حال تحقیق و مطالعه در زمینه رخدادهای زلزله در نقاط مختلف دنیا و بویژه ایران بودهام. این مطالعات حدودا از سال ۲۰۰۶ معطوف به مطالعه در مورد خورشید و بعد از آن در مورد هسته و لایههای درون زمین شد. در سال ۲۰۱۳ متوجه فعالیتهای مشکوکی روی سطح کرونای خورشید شدم. در شرایطی که گفته میشد خورشید در دورهای که فعالیتی ندارد و زبانه نمیکشد و تعداد لکههای سیاه کم شده است، متوجه شدم که روی خورشید اتفاقا مدام و هر روز زبانههایی ثبت میشود. نکتهی جالب این بود که این زبانههای خورشیدی اولا کاملا منطبق بر ساعات استاندارد کره زمین بود، ثانیا زبانهها از هم یک فاصلههای زمانی ثابت و مشخص داشتند، به طوری که میشد دقیقا گفت هر چهار ساعت به چهارساعت بودند، این موضوعی نبود که یک بار اتفاق بیافتد بلکه دایما و تقریبا هر روز این رویدادها و زبانههای ریتمیک روی خورشید مشاهده و ثبت میشد. در فاصله سال ۲۰۱۳ - ۲۰۱۴ متوجه شدم که ارتباطی عجیب نزدیک بین این زبانهها موسوم به CME (فوران تودهای از سطح کرونای خورشید) و برخی رخدادها در جو کره زمین به صورت توفانها و تندبادها و ... و نیز خود کره زمین به صورت بروز زلزلههایی کوچک، متوسط و بزرگ متناسب با زبانههای خورشیدی (دقیقا با همین طبقه بندی کلاس C، کلاس M و کلاس X) بود. با ارائه دلایلی کاملا مشخص بود که بشر در این کار دست دارد و این زبانهها با استفاده از پرتوهای لیزری/میزری روی خورشید انجام میشود، ان دسته از زبانههای ریتمیک با فواصل زمانی چهارساعت به چهار ساعت کاملا مشخص و قابل تفکیک بود و با توجه به سرعت لیزر که همان سرعت نور است، مشخص شد که این پرتوها باید از فاصلهیی دور به خورشید برسد، با توجه به فاصله زمانی چهار ساعت به چهار ساعت، با یک محاسبه ساده میشد گفت که این پرتوها باید از فاصلهای دقیقا معادل ۲۸/۸ واحد نجومی (هر واحد نجومی AU تقریبا معادل است با ۱۵۰ میلیون کیلومتر) به سمت خورشید پرتاب شود. مطالعات و تحقیقات بعدی نگارنده (تابان خواجهنصیری - سایت رسمی www.webfaqt.com) حاکی از آن بود که این بیمهای لیزری از جایی در لبهی منظومه شمسی ارسال میشود. تحقیقات و مطالعات را ادامه دادم که ببینم آیا بشر یا ساختهای از بشر در این فاصله از خورشید قرار دارد که با کمی جستجو متوجه شدم بلی دقیقا سفینهی نیوهورایزن ناسای آمریکا در آن زمان (۲۰۱۳) دقیقا در فاصله ۲۸/۸ واحد نجومی قرار دارد. در همان زمان ناسا خود اعلام کرده بود که هر نوع ارتباط با سفینه کاوشگر نیوهورایزن دقیقا چهار ساعت طول میکشد با ادامه مطالعات شبانهروزی، متوجه شدم که این در سفینهی نیوهورایزن که برای کشف و عکسبرداریهای بیشتر از سیاره پلوتو اعزام شده است، دستگاهها و ابزارهای دقیق تحلیل پلاسما در سطح کرونای خورشید و پرتابگر بیمهای لیزری با قدرت بالا قرار دارد. به مدتی حدود یکسال به دقت فعالیتهای مشکوک و بیسر و صدای نیوهورایزن را زیر نظر داشتم. پرتاب بیمهای لیزری به سمت خورشید و بلافاصله پس از حدود ۸ دقیقه برخورد آن به لایههای بالایی جو کره زمین و بعد هم زمین. بعد از مدتی، فعالیتهای مشکوک به گونهای بود که با کمی محاسبات میتوانستم بگویم کجا زلزله میآید. از همان زمان، تقریبا شروع کردم در این رابطه گزارشهای مختصری نوشتن به شرح مشاهدات و از همان زمان به سرعت عده ای از اساتید تمامهای رشته زمینشناسی و زلزلهشناسی در رسانههای مختلف حضور بهم رسانده، بگونهای مشخص اما بدون اشاره مستقیم یافتهها را غیرعلمی و شبهعلمی و طبق معمول «تئوری توطئه» نامیدند. در یادداشتهایی دیگر نگارنده این متن (تابان خواجهنصیری) توضیح داد که ما اکنون اسناد و مدارکی در اختیار داریم که بر اساس آن مدارک میتوان گفت که این موضوع فراتر از تئوری و توهم توطئه است. همان زمان، در سال ۲۰۱۴ برخی از اساتید تمامهایمان در رسانهها بدون اشاره مستقیم به من و این یافتهها به شکلی فعال و منسجم و هدفمند شروع کردند به طرح این مساله که امکان ندارد از بیرون از زمین یا از سطح زمین باعث ایجاد انفجار و ایجاد زلزله در اعماق زمین شویم و به همین دلیل این تفکر و نظریه را رد میکردند که کسی بتواند از بیرون و از فضا در عمق زمین زلزله ایجاد کند.
با توجه به این سخنان و نظرات، مطالعاتم را از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ اختصاص دادم به باز بررسی تعاریف و مفاهیم رخداد زلزله، از ابتدا و این بار برای یافتن حقایق. یک سال بعد در سال ۲۰۱۵، در مطالعه لایههای درون زمین، توجهم به لایه سست کره / نرمکره / (استنسفر Asthenosphere) جلب شد. بررسی ماهیت و فیزیک مادهای که در این لایه از زمین قرار دارد مرا به کلی به وجد آورد، بر اساس آخرین مطالعات زمینشناسان و زلزلهشناسان در کشورهای مختلف از جمله آمریکا (که تماما با استفاده از مطالعه امواج زلزله و عبور آن امواج از لایههای مختلف زمین میسر میشوذ) مادهای شدیدا ویسکوز و نرم با ترکیبات فلزی خاص در این لایه از زمین قرار دارد. ماده غلیظ و کشدار، در اثر گرمای هستهی درون زمین (۶ تا ۹ هزار درجه سانتی گراد) باعث میشود تا این ماده در میان درزها و رگههای بالایی خودش بالا بیاید. منابع مختلف را برای اطلاعات بیشتر چک کردم و به شکلی بسیار عجیب و جالب، نظرات دانشمندان آمریکایی ناگهان تا اینجا میامد و از اینجا به بعد شما مواجه میشوید با یک سکوت ... بعد چه اتفاقی میافتد. هیچ توضیحی وجود نداشت و ندارد. نشریهی معتبر دیسکاور، یک مقاله علمی فوقالعاده در این زمینه داشت، درست به همین جا که رسید، دیگر هیچ توضیح بیشتری ارائه نمیدهد. متوجه شدم در حالی که در ایران اساتید تمامهای ما در رشته زمینشناسی خودشان و دانشجویانشان را مشغول حفظ کردن نام گسلها کردهاند، زمینشناسان آمریکایی سازمان زمینشناسی آمریکا حتی گسلهای نزدیک سن آندریاسشان در کالیفرنیا را هم به درستی نمیشناسند وقتی مورد سوال قرار میگیرند به لکنت میافتند و در واقع بین خودشان اصلا بررسی گسلها یک موضوع پیشپا افتاده است!
پس از مطالعه و پژوهشهای فراوان، در جلسهای از یکی از اساتید تمامهای زلزلهشناسی ایران در جمع سوال کردم آقای دکتر آیا ما در پژوهشگاه زلزلهشناسی واحد، اداره یا تشکیلاتی برای مطالعه درون زمین، هسته و لایههای زمین داریم؟ ایشان صراحتا جواب دادند «خیر» پرسیدم آقای دکتر آیا ما در پژوهشگاه زلزله تشکیلات و سازمانی برای مطالعه خورشید داریم؟ ایشان صریح و واضح پاسخ دادند :«خیر» (تابان خواجهنصیری -۲۰۱۶) پس ما در سازمانهای زلزلهشناسی مان اگر خدا بخواهد چه کار داریم میکنم؟: پاسخ این سوال واضح است، بررسی گسلهایی که ۱۱ هزار سال است وجود دارند! پس از مکاتبات فراوان، با سازمان زمینشناسی، موفق شدم جلسهیی با اساتید مسلم زمینشناسی داشته باشم. این جلسه البته یکی دو بار کنسل شد و در نهایت خیلی با اکراه تصمیم گرفتند به من «پنج دقیقه» برای طرح نظرات و سخنانم وقت بدهند. فکر میکردند خودم از خیر و شر این جلسه بگذرم. پذیرفتم و حضور یافتم و به سرعت با ذکر رئوس مطالب، شرحی را گفتم که نزدیک به ۲۰ دقیقه از وقت اساتید مسلم را گرفت. رئیس این جلسه به من -تابان خواجهنصیری ۲۰۱۶- گفتند که کتبا پاسخ خواهند داد. اکنون چهار سال از ان زمان گذشته و ۲۰۲۰ است و هیچ نامه یا یادداشتی و پاسخی دریافت نکردهام! حدود دو ماه بعد از این جلسه، شرح مطالعات و یافتههای خودم را در یک جلسه سه ساعته در محضر استاد بهرام عکاشه پدر علم زمینشناسی ایران- ارائه دادم با طرح این سوال در انتهای ارایه که آیا شما این مطالعات و پژوهشها را غیر علمی یا شبه علمی میبینید، استاد صراحتا به من گفتند که کاملا علمی و دقیق بود. از آن دیدار، کتابی که بتازگی چاپ کرده بودند را نیز برایم نوشتند و امضا کردند که به یادگار از پدر زمینشناسی ایران نزد من باقی میماند!
در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ (شش سال اخیر) پس از افشاگری در زمینه فعالیتهای مشکوک ناسا در لبه منظومه شمسی در فاصله ۲۸/۸ واحد نجومی تا ۳۰ واحد نجومی از خورشید، به ناگاه، تمام زبانههای خورشیدی متوقف شد. خورشید ساکت شد و آرام گرفت. کلیه این فعالیتها را از طریق آزمایشگاه فضایی بررسی ایکس ری زبانههای خورشیدی تسیس لبدف روسیه و چند سایت دیگر به صورت انلاین انجام میدادم. پس از در کنار هم قرار دادن تمامی پازلهای این تحقیق در کنار هم به چندین و چند طرح و نظریه رسیدهام که سند و مدرک نشان میدهد، ایالات متحده آمریکا و مستقیما ناسا در کار استفاده از خورشید به عنوان سلاحی ژئوفیزیکی، هیدرولوژیکی، میتئورولوژیکی، کلایمتولوژیکی و حتی بیولوژیکی است. پس از طرح این ادعا همراه با نمایش برخی از اسناد و مدارک، تصاویر و نمودارها و ... و صحبت در مورد ان در جمع برخی از اساتید ... به سرعت چندین اتفاق افتاد. یکی از مهمترین آنها این بود که دونالد ترامپ اعلام کرد که معاهده آب و هوایی پاریس خارج میشود که شد. بعد اعلام کرد که آمریکا صاحب قدرت و نیروی نظامی فضایی میشود که این را هم عملی کردند. برای آنچه میگویم صدها صفحه مطلب نوشتهام و اسناد و مدارکی وجود دارد که اساتید تمامهایمان حتی حاضر به دیدن و صحبت در مورد آن نیستند. نگویید این تئوری توطئه است! این خود خود توطیه است. تئوری نیست. تئوری زمانی تئوری است که مدرکی وجود ندارد. - در تصویر بالا، هماکنون پالسها و بیمهای ریتمیک روی سطح لایه کرونای خورشید را در تصویری از نمودار پرتوهای ایکسری از زبانههای خورشیدی ملاحظه میکنید!» - تابان خواجهنصیری - ۸ مارس ۲۰۲۰
فراتر از زمین شناسی : چکیده
فرایند یافتن منشاء و عامل اصلی رخداد زلزله از نگاه دانش نوینی است که من -تابان خواجهنصیری - در سال ۲۰۱۳ آن را کشف و به عنوان بحث «فراتر از زمین شناسی» در جلسات و یادداشت هایی که روی این سایت داشتم و قراردادم نامیدم. بر اساس این بحث نوین، معتقدم که تئوریهای وجود گسل، فعال بودن یا نبودن گسلها و تحرکات تکتونیک صفحهای از اساس غلط و افسانهای بیش نیست. این علوم با بیش از یکصد و پنجاه سال قدمت هرگز نتوانسته بسیاری سوالات مطرح شده در خصوص رخداد زلزلهها پاسخ بگوید به عنوان مثال نمیتواند رخداد زلزلهها در عمق ۶۰۰ یا ۷۰۰ کیلومتری زمین را توضیح دهد. به همین ترتیب است مبحث تکتونیک صفحهای که ایرادات بسیاری به آن وارد است اما زمینشناسان با تعصب پافشاری میکنند، یک صفحه به صفحه دیگر ضربه میزند چون حرکت میکند و به زیر صفحات دیگر میرود که همین باعث زلزله میشود، در حالی که بیش از دو دهه تحقیق و مطالعه بر من به عنوان یک پژوهشگر آزاد و مستقل بخوبی نشان داده است که در این مباحث در بیان و شرح اینها به صورت کلی و نیز در جزئیات، تناقضات فراوانی وجود دارد که هریک به تنهایی میتواند کل تئوری ها را از اساس زیر سوال ببرد و رد کند، اما برخی از اساتید با تعصبی عجیب از این تئوریهای ناکارآمد دفاع میکنند. با بیش از سه دهه مطالعه و پژوهش شبانهروزی بر روی این مساله، اکنون به روشنی به یافتههای تازهای دست یافتهام که نشان میدهد نوع نگاه باید با جدیت تغییر کند چرا که علم و دانش همراه با تجربیات بسیار که محصول مشاهدات و آزمایشات مختلف است به خصوص در رابطه با یک رشتهی علمی باید به گونهای باشد که بتواند امور را پیش از رخداد تا حدودی نزدیک به واقعیت پیشبینی کند. این امر با نوشتن، خواندن یا دسترسی داشتن به هزاران کتاب، رساله و مقاله در رابطه با گسلها و تکتونیک صفحهای به هیچوجه امکانپذیر نیست. بر همین اساس، از حدود یک دهه پیش کشیده شدم به مطالعات و پژوهشهای خورشیدی و با شگفتی بسیار متوجه یک سری ارتباطات مستقیم بین فعالیتهای روی اتمسفر خورشید و رخدادهای ژیوفیزیکی روی زمین شدم. پیگیری این ارتباطات مستقیم مرا سوق داد کشف و یافتههایی دیگر از جمله فورانهای خورشیدی هدایت شده راس ساعاتی بر اساس استانداردهای زمانی روی کره زمین و ارتباطات آن تحرکات و در فواصل زمانی مشخص و وقفهها نکات و ریزهکاریها، دادهها و اطلاعات و نمودارهای متعددی را آشکار ساخت که با استفاده از آن اطلاعات و دانش نوین براحتی میشد رخدادهای زلزله یا طوفانهای گرمسیری در نقاط مختلف جهان را از چند ساعت تا چند روز یا حتی بیش از یک هفته جلوتر پیشبینی و پیشیابی کرد.
ماموریت ممکن ما ... بیان حقایق تکاندهنده!
«ماموریت ممکن ما»
کسب دادهها، اطلاعات معتبر، اخذ تصمیمات به موقع، بهکارگیری روشهای علمی و برخورداری از مهارتهای مورد نیاز، سختکوشی در راه رسیدن به اهداف و در نهایت، بیان حقایق تکاندهنده!
فراتر از زمینشناسی: «علم و دانش برای «پیشخوانی» است!» (تابان خواجهنصیری، ۲۰۲۳)
در حقیقت کاری که ما داریم انجام میدهیم «پیشبینی» زلزلهها نیست. در واقع، ما در حال پیشخوانی و پیشیابی هستیم. این کاری است که ما داریم انجام میدهیم با اجازه بزرگترها، اساتید مسلم، اساتید تمام، پروفسورهای تمام علم و علوم منسوخی منشوخی مرتبط زمینشناسی و زلزلهشناسی از شرق تا غرب، از صفر تا ۱۸۰ (صفر) طول جغرافیایی شرقی و غربی و صفر تا نود درجه عرض جغرافیایی شمالی و جنوبی روی این کره خاکی، سبز و سفید و آبی.
...
ما پیش از اینها یک دهه مطالعه مستمر داشتیم روی فعالیتهای خورشیدی و به یک علم و دانش نوین مجهز شدیم و بعد یک سری مشاهدات داشتیم، روی سطح خورشید، روی تاج خورشیدی، در رابطه با فورانها، حفرههای کرونایی و بادهای خورشیدی که ذرات شدیداً مغناطیسی خورشید را پوف میکنند به فضای اطراف خورشید و ما هم که در روی کره زمین قرار داریم قطعا از این ذرات بی نصیب نمیمانیم و هر کشوری سهم خود را میبرد. اما من بر اساس همین یک دهه مشاهده، مطالعه و بررسیها و پژوهشهای شبانه روزی روی خورشید و فعالیتها عادی یا مشکوکی که روی آن انجام میشود به یک سری نتایج جالب و قابل تامل دست یافتهام که نشان میدهد ناسا و سازمان زمینشناسی ایالات متحده آمریکا مردم دنیا را فریب دادهاند و همهی حقایق را نگفتهاند و دانشگاه ها و کتب درسیشان به شاگردانی که اغلب از شرق برای تحصیل و یا ادامه تحصیل به آن بلاد یا دیگر مراکز آموزشی و پژوهشی در کشورهای اروپایی رفتهاند همهی یافتهها را ندادهاند. اگر داده بودند من در این بیش از ده سال تحقیق مطلع و متوجه شده بودم و کسی از میان اساتید پیدا میشد که بیاید بگوید ما میدانستیم اما نباید یا نمیخواستیم به بقیه این را بگوییم. حتی همانطور که گفتم، چیزی که باعث شد تا من کشیده شوم به مطالعات خورشیدی یک پست در یک انجمن علمی در رابطه با زمینشناسی و زلزلهشناسی بود که یکی از استادان این رشته در دانشگاه های آمریکا، چند خط در آن انجمن در حالی که داشت سر به سر یکی از همقطارانش میگذاشت خیلی ناگهانی به چشمم خورد و توجهام را به خودش جلب کرد. آن استاد زمینشناسی در آن چند خط دقیقاً این را نوشته بود که «... میدانی که فعالیتهای روی خورشید باعث زلزله روی زمین میشود! ...» برق مرا گرفت وقتی این را خواندم، کتابها و مقالات گسل شناسی و تکتونیک صفحهای را کنار گذاشتم و چسبیدم به خورشید تا به قول گفتنی دیتیلزش (جزئیاتاش) را درآورم. یکی دو هفته یا چند هفته از این ماجرا گذشت، دوباره به آن انجمن رفتم تا آن پست را و ان استاد زمینشناسی را پیدا کنم، هم خود آن استاد هم تمام پستهای مربوطهاش، تماما پاک شده بود. باز برق مرا گرفت! جریان چیست، هر چقدر گشتم در اینترنت یا در انجمنها و وبلاگها و سایتها و دانشگاههای مختلف در آمریکا و اروپا نتوانستم او را پیدا کنم. این موضوع را بارها چندین جا و در جلسات مختلف و حتی برخی یادداشت های قبلی و قدیمیتر گفته و نوشتهام، من از همان ابتدا میدانستم که پشت و دنبال راه دشوار و پردردسری را گرفتهام و در نهایت فهمیدم که خودم باید با چراغ خاموش دست به کار شوم و خورشید را زیر نظر بگیرم. سه سال اینگونه گذشت. در سال ۲۰۱۳ بحث فراتر از زمین شناسی شکل گرفت. (تشویق حضار - خواجهنصیری کمی مکث کرد و گفت خیلی ممنون و ادامه داد) در واقع من در فراتر از زمینشناسی شکل گرفتم و خودم را پیدا کردم. یادم هست که در یک جایی این را نوشتم که «ما یک سری دادههای پراکنده داریم و یک سری مشاهدات از رخدادهایی که به نوعی با هم در ارتباط هستند، گویی یکی آغازگر دیگری است. اوایل در همان سال ۱۳۹۲ در گزارشی مقاله مانند (یعنی مثل تز یا مقالات و پیپرهای دانشگاهی نوشته بود) این جور نوشتم که به نظر میرسد ذرات از یک طرف زمین وارد و از طرف دیگر معمولا ان طرف زمین خارج میشوند یا در همین طرف زمین که آسیا و اقیانوسیه است وارد و از جای دیگری خارج میشوند. و این چرخهها به نوعی مدام تکرار میشوند حتی بدون این که روی خورشید فعالیتهای مشکوک یا خاصی وجود داشته باشد. همان موقع من رسیده بودم به یک سری دادهها و اطلاعاتی که باصطلاح سر و ته نداشت، هیچ عنوانی نداشت و حتی یک شماره برای اطلاع از تاریخ یا زمان نداشت و کاملا یک فرمی اینها داشتند که اگر یک متخصص در زمینههای مختلف، در رشتههای مرتبط وجود داشت شاید به راحتی میتوانست بفهمد که اینها چیست. مراجعه کردم به برخی از دانشگاه هاو و مراکز تحقیقاتی و یا حتی ژئوفیزیک و برابرای برخی از عزعزو اساتید یک خلاصهای گفتم و درخواست کردم تا آن عزیزان اساتید گرامی محبت کنند وقتی بدهند برای دیدار جهت معرفی بیشتر طرح یا گرفتن کمک از دیگر اساتید مسلم که در رشتههای دیگر بشود از علم و دانش آنان استفاده کنیم. بلافاصله آن اساتید محترم به جای همفکری و کمک فکری شروع کردند به شکلی فوقالعاده زننده و برخورنده مسخره کردن ایده، برخی از آنها حتی پاسخ لفظی و در بیان ندادند و به من باذیک نگاه عاقل اندر سفیه نگاه کردن، عدهای صراحتا گفتند که این کار ما نیست و هیچ علاقهای به این موضوع نداریم، برخی گفتند که اینها غیرعلمی و شبه علمی و توهم و تئوری توطئه است، تعدادی هم وقت ندادند و پشت منشیها و رئیس دفتر هایشان قایم شدند و یکی دو نفر هم اول سوالات عجیب و غریب میپرسیدند که در نهایت با تمسخر و تحقیر به من بگویند شما که رشتهات این نیست بچسب به کار خودت و به این رشته ما کاری نداشته باش! اینجا بود که من در یک یادداشتی چند جمله نوشتم از ان جمله که چیزی که در مملکت ما موج میزند، نه موج دریاست، نه موج زلزله، این موج انفجار است از بیسوادی، کوتهبینی و عجز و ناتوانی. به یکی دو نفر از آن آقایان در یک جلسهای گفتم که اگر شما در این زمینهها اشنایانی دارید در دولت یا دانشگاه بیایید برویم با اینها صحبت کنیم تا این موضوع زودتر به نتیجه برسد من اگر بخواهم خودم را دنبال کنم، انجام میشود اما طول میکشد و ما این وسط زمان که بسیار پارامتر مهمی هست را از دست میدهیم. نمیخواهم گله کنم و فقط دارم مرور میکنم و روایت میکنم. این دوست و همکار ما رفت که بعد با من تماس بگیرد. هیچ فیدبکی از ایشان نگرفتم و گفتم بسیار خوب ظاهرا کسی به این موضوع علاقمند نیست و خودم استینها را بالا زدم. حتی هر از گاهی در سایت یادداشت های کوتاهی گذاشتم و دعوت کردم به همکاری و حتی اگهی دادم در روزنامه. افرادی فارغالتحصیل از همین رشتههای زمینشناسی و زلزلهشناسی با من تماس گرفتند اما هر کدام عدم علاقه خود را به نوعی نشان دادند. یکی دو نفرشان فوقالعاده بد برخورد کردند به طوری که مثلا یکی از آنها ایده را چرت و مزخرف دانست و حتی یکی دو بار به قصد مزاحمت تلفنی و بد و بیراه گفتن به من که تو میخواهی از مدرک دانشگاهی ما زمینشناسان سوءاستفاده کنی و ... که من ایشان را اصلا بلاک کردم و دیگر پاسخی به او ندادم. (تشویق حضار) خیلی ممنون. میخواهم بگویم که ما یک سری دادههای خام و اطلاعات بی سر و ته داشتیم که با اینها هیچ کارب نمیشد که انجام بدهیم و لازم بود تا اینها فقط با مطالعات بیشتر روی خورشید و کره زمین یک جوری به هم ارتباط پیدا کنند و به نوعی رمزگشایی شوند خوشبختانه من در کوتاه مدت زمان ممکن موفق شدم که آن رمزگشاییها را انجام دهم. بدون کمک دیگر اساتید. یعنی اگر یک نفر بعدا، بعد از مرگم، چون تا وقتی که زندهام اینها نمیتوانند چنین حرفی بزنند. اما یک نفر از این اساتید مسلم دانشگاه و یا دانشجویانشان به هیچوجه به کمک نیامد. اگر چیزی هم گفتند نگفتند، سکوت کردند، شانه خالی کردند، جواب تلفنهای مرا حتی ندادند و اینگونه گذشت. من ظرف یک سال تمام آن اطلاعات مورد نظر را باز و رمزگشایی کردم و بعد شروع کردم به پیشخوانی. این که میگویم پیشخوانی حالا شما متوجه میشوید، در حقیقت باید میگفتم پیشبینی، این پیشبینی نبود و نیست اما شما متوجه نمیشوید یک اطلاعات و دادههایی ما داشتیم که بیسر و ته بود و خام به طوری که فقط اینها خودشان میفهمیدند ولی موفق شدم در کوتاهترین زمان ممکن این مطالب را شروع به خواندن. از پیش خواندن. در واقع من همان سال ۲۰۱۳ کاملا فهمیده بودم که این چیست اینها چیست ... (خواجهنصیری روی اسلایدها توضیح میدهد) و این نمودارها دقیقا چگونه باید خوانده شوند. شما وقتی به اینها نگاه کنید هیچی نمیفهمید درست مثل دستخط لیوناردو داوینچی که بعدا فهمیدند برعکس مینوشت. (فراتر خواجهنصیری روی یک اسلاید زوم میکند و ادامه میدهد ...) اینها را جای دیگری هم نشان داده بودم، اینها را خواندن یعنی شما فراتر رفتهاید، فراتر از زمین شناسی، فراتر از هوافضا و اخترفیزیک ما با خواندن این نمودارها میتوانیم پیشیابی کنیم که مثلا روز (۵ مارس ۲۰۲۳) که ما زلزلهی ۳,۲ جنوب آلاسکا را داشتیم، شش ساعت و چهار دقیقه بعد از آن یعنی ساعت ۸:۱۵ (UTC) روز ۵ مارس ۲۰۲۳ ما زلزله دیگری خواهیم داشت البته لازم به ذکر است که با توجه به همین پیشخوانی میدانیم که این زلزله در ایران نیست بنابر این نیازی به ترس و واهمه هم نیست جای دیگری میلرزد و احتمالا در همین آسیا ... بر اساس همین است که من از اینجا به بعد به جای پیشبینی میگویم «پیشخوانی» یعنی: از پیش خواندن این که بعد چه میشود. اساتید محترم، اساتید تمامهای ما گاهی به من گفته بودند به اصطلاح درگوشم طوری که فقط خودم بشنوم که «تو برای ما نمیتوانی سخنرانی کنی؟!» برای همین شد که دیگر با این عزیزان مثل آقای دکتر جعفری و دوستانشان دیگر هیچ تماسی نگرفتم. بروند گسلهای مشا و دماوند و خوی و زاگرس را با بیل مکانیکی باز کنند پیشخوانی کنند که زلزله یا زلزلههای بعدی کجا و در کدام مختصات، طول و عرض جغرافیایی کره زمین میآید! «علم و دانش برای «پیشخوانی» است!» (تابان خواجهنصیری، ۲۰۲۳) - (تشویق حضار) - جلسه با نمایش تصویری از یک روبات که در حال فکر کردن است خاتمه یافت.
چنانچه مایلید از طرف خود یا روابط عمومی سازمان / شرکت و موسسه خود به این مطلب پاسخی بنویسید تا ذیل این مطلب درج شود؛ کافی است با استفاده از ایمیل دامنه خود با آدرس پست الکترونیک journalist@webfaqt.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
فراتر از زمینشناسی : امکان پیشبینی زلزله روی کره زمین وجود دارد اما نه از روی فعالیت گسلها بلکه با توجه به فعالیتهای اتمسفر خورشید
پیش از هر چیز لازم میدانم که در ابتدای این جلسه و یادداشت یادی کنم از یک جلسه و دیدار با دو تن از اساتید مسلم علم زمینشناسی ایران در دو وقت و زمان متفاوت شاید به فاصلهی چند ماه از یکدیگر، در یکی از این جلسات، این استاد مسلم علم زمینشناسی، در جمعی از علاقمندان گفتند و چند بار تاکید و تکرار کردند که امکان پیشبینی زلزله وجود ندارد، تاکنون هیچکس نتوانسته زلزلهیی را پیشبینی و پیشیابی کند. بعد هم گفتند و تکرار کردند که در درون زمین اگر انفجار اتمی رخ دهد ما این را روی امواجی که ثبت میشوند میتوانیم ببینیم و تشخیص دهیم که زلزله مصنوعی و ساختگی و به دست بشر بوده یا این که طبیعی بوده است. من در آن جلسه که خوشبختانه با وجود عزیزانی از برنامه «در شهر» از طرف صدا و سیما کاملا ضبط میشد، از میان جمع و حضار محترم چند دقیقهای وقت مبارک جلسه و مجلس و آقایان و خانمها، مخاطبین محترم را گرفتم و در رابطه با این سخنان مطالبی را عرض کردم. آن جلسه در اسفند ماه بود و یکی دو ماه پس از زلزلهی بزرگ در سرپلذهاب استان کرمانشاه، در ان سخن کوتاه عرض کردم که برای ثبت در رسانهها مطالبم را در سایتم به صورت یادداشت مینویسم تا بماند و ثبت شود که کسی گفت و میگوید
این امکان وجود دارد که زلزلهها را پیشبینی و پیشیابی کنیم روی کره زمین اما نه با شناسایی و بررسی گسلها بلکه با توجه به فعالیتهای اتمسفر خورشید و یا درون کره زمین.
بعد از استاد مسلم پرسیدم که
آیا در آن پژوهشگاه بینالمللی زلزله یا سازمان زمینشناسی یا مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران واحدی برای بررسی فعالیتهای خورشیدی و یا مطالعه درون زمین وجود دارد، آیا داریم؟
(سال ۲۰۱۶ بود) استاد فرمودند که «خیر!» من گفتم
اکنون با توجه به این بحث، شما چگونه میتوانید بگویید که نمیشود پیشبینی و پیشیابی کرد وقتی که اصل ماجرا را نادیده گرفتهاید,
بعد هم رو به حضار و آقایان و خانمهایی که از رسانهها و سایر نهادها حضور داشتند عرض کردم که
افرادی چون من و ما که در حال پژوهشهای مستقل دیگری و از جنس دیگری هستیم وقتی سخن میگوییم بلافاصله در رسانهها محکوم میشویم به غیرعلمی و شبهعلمی صحبت کردن و متوهم بودن و دچار توهم توطئه بودن و ... یعنی هیچ فرصتی هم برای دفاع از خود نداریم و این فرصت داده نمیشود!
استاد عزیز مسلم که حتی وقت برای یک جلسه دیدار به من ندادند، در این زمان اندک هم، چندین بار مرا قطع کردند که وقت زیادی نداریم و من باید که مطلب را کوتاه کنم. استاد عزیزم! اکنون سال ۲۰۲۳ است و حدود ۱۳ سال پیش در جلسهای دیگر در مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران با یکی دیگر از اساتید مستنداتی را نشان دادم و توضیح دادم به شرح مفصل که
«این امکان وجود دارد»
آن استاد محترم و سایر همکارانشان هم رفتند که گل بچینند. چند ماه بعد از آن جلسه، در دیداری با پدر علم زمینشناسی ایران، در سه ساعت جلسه، بخشی از مستندات و مدارک و نمودارها را نشان دادم و صراحتا بیان کردم که
«این امکان وجود دارد اما نه با بررسی گسلها ... »
همین حالا (۲۰۲۳) در سازمان زمینشناسی، ریاست سازمان، آقای دکتر شهیدی اعلام میکنند که ۱۱۰ کیلومتر گسل باعث زلزلهی خوی شده است. با تمام احترام به اساتید مسلم و اساتیدتمامهای زمینشناسی و زلزلهشناسی ایران عرض میکنم و خواهش میکنم که تصویر انتخاب شده برای این مطلب را یک بار و برای همیشه با دقت نگاه کنند و خوب در نظر بگیرند که چه دارم میگویم و مینویسم.
با تمام احترام برای این عزیزان و تمام سالهایی که مشغول مطالعه و بررسی احتمالا شبانه روزی گسلهای ایران و جهان و بخصوص آن گسل کذایی که در راستای ساحل غربی کالیفرنیا وجود دارد و تا دست به هرکدام از این گسلها میزنیم و زیر سوالشان میبریم دوستان یاد آن گسل کذایی میافتند و آه از نهادشان بلند میشود باید بگویم که «هر آن کسی که گسلها در لایهی پوستهی زمین را عامل رخداد زلزله میداند و معرفی میکند، بطور قطع و یقین، عظمت منظومهشمسی، عظمت خورشید و عظمت کره زمین را خیلی راحت نادیده گرفته است و اساسا برای همین است که من نام این مبحث نوین را گذاشتهام «فراتر از زمینشناسی»!
درون زمین گرم است اما نه به قدری که کرونا یا اتمسفر خورشید گرم است. درجه حرارت در تاج یا کرونای خورشید بواسطهی انفجارهای اتمی پیاپی در سطح یا درون تاج یا کرونای خورشیدی به میلیونها درجه سانتیگراد میرسد. آنجا در سطح خود خورشید، درجه حرارت بین ۶ تا ۹ هزار درجه سانتیگراد است و در درون زمین نیز ما دقیقا همین درجه حرارت را داریم یعنی به روایت آخرین پژوهشها (توسط گروهی متشکل از دانشمندان ژاپنی - لینک این مطالب بعد قرار خواهد گرفت) در حدود ۶۰۰۰ درجه سانتیگراد است. این که این گرما از کجا آمده و میآید خود بحث جالب دیگری است که در این سلسله از جلسات و نوشتههای مرتبط به آنها، قطعا خواهم پرداخت اما
موضوع مهم این است که ما این درجه حرارت و دما و میلیونها بار (نزدیک به ۳۲ میلیون بار فشار در درون زمین با این عظمت (۱۲ هزار کیلومتر قطر) را خیلی خیلی ساده و سادهلوحانه نادیده بگیریم و علل یا عواملی که منجر به رخداد زلزله در منطقه یا ناحیهای میشود را محدود کنیم به ۱۱۰ کیلومتر گسل بیدار، فعال، نیمه فعال، هزارسال خفته یا حتی پنهان! اساتید محترم بدشان نیاید، عقل سلیم هم واقعا موهبتی است! اگر روی سطح کرونا یا تاج خورشیدی ما میلیون ها درجه سانتیگراد حرارت و دما داریم، ما که در سطح هستهی درون زمین تا ۶۰۰۰ درجه سانتیگراد دما داریم روی آن سی و دو میلیون بار فشار است که داریم. شما این ها را رها میکنید و چسبیدهاید به مفهومی که مربوط است به یکصد و پنجاه سال پیش، در حالی مطالعات جدی بشر در رابطه با خورشید برمیگردد به ۱۸۰ تا ۲۰۰ سال پیش، یعنی من شخصا افتخار این را دارم که برخی از این یادداشت ها و مطالعات خورشیدی که در آن عصر صراحتا از وجود ذرات در جرم خورشید یاد شده است مطالعه کردهام. بنابر این، اینجا یک موارد بسیار مهمتر و قوی تر، از نظر تحلیل و استدلال وجود دارد. تمام دانش بشر از درون زمین حاصل مطالعات لرزهای پس از رخداد زلزلهها بوده است و در آن شکی نیست، اما وقتی که «ناسا» و «سازمان فضایی اروپا» در سال ۲۰۰۶ سفینهی کاوشگر نیوهورایزن را با تجهیزات کامل و فوقالعاده پیشرفته در ارتباطات لیزری قدرتمند و سیستمهای تجزیه و تحلیلکننده ذرات موجود در پلاسمای خورشید را به سمت لبه منظومه شمسی میفرستد تا نزدیک به یک دهه بعد یک عکس از سیاره پلوتو بفرستد و تمام، و بعد سفینه پارکر را میفرستند به نزدیکترین نقطهی ممکن در درون اتمسفر خورشید چسبیدن به مفاهیم گنگ و ضد و نقیض و بدتان نیاید قصه و داستانسرایی پیرامون بحث جذاب گسل و حتی تکتونیک صفحهای کمی دور از عقل و شان دانشمندان عزیزمان به نظر میرسد! ...
مطالعاتم را در زمینهی علل و عوامل جدی مورد نظر در مورد رخداد زلزله از اواخر سال ۲۰۰۹ و اوایل سال ۲۰۱۰ بویژه با توجه به فعالیتهای خورشید آغاز کردم و آن مطالعات تا همین امروز ادامه دادهام. در سال ۲۰۱۳ در یک بررسی دادههای دریافتی از اشعه ایکس فعالیتهای خورشیدی که از سوی آزمایشگاه تسیس لبدف روسیه و چند مرکز دیگر روی اینترنت قرار میگرفت متوجه یک سری تحرکات مشکوک روی سطح کرونای خورشید شدم. اینها یک سری تحرکات ریتمیک با فواصل زمانی معین و یکسان بود و به تبع آن متوجه یک سری رخدادها در بحث زلزلهها و سایر اثرات
«ژئوفیزیکی، هیدرولوژیکی، میتئورولوژیکی، کلایمتولوژیکی» -
geophysically, hydrologically, meteorologically and climatologically -
روی زمین شدم. پیگیری و محاسبات دقیق در آن زمان به من نشان داد که بیمهایی لیزری/میزری به سطح کرونای خورشید میخورد که باعث ایجاد تلاطم در کرونا و زبانههای هدایتشده روی تاج خورشیدی میشود که مستقیما به سمت کره زمین است این کاملا مشخص بود که این ضربهها از طرف زمین نیست، چرا که بیم لیزری از زمین به خورشید بین هفت تا هشت دقیقه در راه است به لحاظ فاصلهیی در حدود یکصد و پنجاه میلیون کیلومتر بین زمین و خورشید. اما این بیم های لیزری قطعا از یک فاصله دورتر یعنی (بعدا در آن زمان و سال ۲۰۱۳) از فاصلهی ۲۸,۸ واحد نجومی (AU) به سمت خورشید گسیل میشوند. این بیمها و تحرکات ریتمیک روی سطح تاج یا کرونای خورشید هر چهار ساعت و نیم یک بار تکرار میشدند و این نشان میداد که منبع ارسال کننده در آن زمان، دقیقا در این فاصله ۲۸,۸ واحد نجومی قرار دارد. هر واحد نجومی برابر است با ۱۵۰ میلیون کیلومتر (دقیقتر ۱۴۹,۶ میلیون کیلومتر فاصله زمین تا خورشید) شما ابعاد این فاصله را که در مقیاس منظومه شمسی در نظر بگیرید میشود و میرسید به این که منبع پرتاب کننده بیم لیزری باید بر لبهی شناختهشده منظومه شمسی باشد. اینجا بود که در سال ۲۰۱۳ مکان ارسال کننده بیم لیزری و عامل اصلی آن مشخص شد، حدودا نزدیک به دو هفته بررسیها و مطالعاتم روی اینترنت گذشته بود که ناگهان در یک جستجوی ساده روی گوگل در پاسخ به این سوال که ناسا بر لبهی منظومه شمسی و دقیقا در فاصلهی ۲۸,۸ واحد نجومی چگونه و به چه وسیلهای حضور دارد؟ به دست آمد که کشف منحصر به فرد و خاصی بود. توجه کنید: در سال ۲۰۱۳ نیوهورایزن با تجهیزاتی که ذکر شد یعنی لیزری با قدرت ۲۵۰ کیلووات (لیزر با قدرت ۵۰ کیلووات یک سلاح لیزری تمام عیار است) و دستگاههای تجزیه و تحلیل ذرات موجود در پلاسمای خورشید که همگی ساخت سازمان فضایی اروپا و بخصوص آلمان روی سفینه ای که هیچ خبر خاصی از آن در فضای اینترنت نبود. پس از این کشف, چندین گزارش نوشتم و بلافاصله، نیوهورایزن چند عکس از پلوتو مخابره کرد و ناگهان به مدت سه سال به خواب زمستانی رفت. در آن گزارش و خبر که در اینترنت از فعالیت نیوهورایزن منعکس شده بود به صراحت آمده بود که ارتباط با سفینه از زمین دقیقا «چهار ساعت و نیم» طول میکشد. دقیقا آمده بود که این فاصله دقیقا ۲۸,۸ واحد نجومی است. بنابر این برای من کاملا واضح بود که منبع پرتاب یا انتشار بیم های لیزری به سمت خورشید و پس از آن در مقاطعی به سمت کره زمین از طریق یا بواسطهی نیوهورایزن است. این بحث را بعدا در همین سایت قرار دادم که آن مطالعات تا همین امروز ادامه دارد. در یادداشتهایم نتایج را بررسی کردم، نمودارهای زبانههای هدایت شده را نشان دادم که یک زبانهی عادی و معمولی چطور روی نمودار اشعه ایکس دیده میشود و یک زبانه هدایت شده چگونه دیده میشود. اینجا روی سایت و در جلسات مختلف با برخی از اساتید نشان دادم که زبانهها چطور سر ساعات به وقت UTC روی زمین روی میدهند و چه ارتباطی وجود دارد بین این زبانهها و رخدادهای ژئوفیزیکی، هیدرولوژیکی، میتئورولوژیکی، کلایمتولوژیکی،، روی کره زمین و بویژه زلزلهها، ارتباطهای مستقیمی کاملا مشخص ومعین وجود دارد بین نقاط فعال خورشیدی و رخداد زلزلهها روی زمین، این قطعی است و این موردی نیست که فقط من بگویم یا گفته باشم. در همان سال ۲۰۱۰ چندین مقاله روی اینترنت خواندم که برخی از کارکنان ناسا در وبلاگهای خودشان این را نوشته بودند، تمام آن یادداشت ها پاک شد و آن افراد اصلا معلوم نشد که چه بلایی سرشان آمد، یکی از آنها را مطلع شدم که خانم زمینشناسی بود در ناسا و تیم هدایت نیوهورایزن که بعدا فهمیدم بر اثر سرطان فوت کرده است. هیچکس در ناسا پاسخگوی توئیتها و یا ایمیلهایم نبود و در مقطعی شروع کردم به نوشتن در این رابطه در توییتر و فیسبوک و افشاگری به صورت کاملا جدی و علنی. نکته مهم برای من این که متوجه شدم آمریکا و اروپا دارند از خورشید به عنوان یک سلاح فضایی استفاده میکنند یعنی دارند علیرغم اخبار و گزارشات، همان پروژه «جنگ ستارگان» ریگان را دنبال میکنند اما کاملا بی سر و صدا و تبلیغات. نکته مهم دیگر این بود که چون برای من کاملا روشن شده بود که آنان دارند چه میکنند، بنابر این، این موضوع را رها کردم و بعد از سال ۲۰۱۳ دیگر تمرکزم را گذاشتم روی فعالیتهای خورشید و بحث گرمای درون زمین.
در جلسات و یادداشت های پیشین، شما بوضوح ملاحظه کردید که بحث زبانههای خورشیدی و فورانهای تودهای از جرم خورشید چطور ذرات را از سطح خورشید و یا از اتمسفر و تاج خورشید به فضا و احیانا به سمت کره زمین پرتاب میکند. در خورشید ما در اتمسفر حفرههایی هم داریم که بادهای خورشیدی، ذرات تاجی را به فضای بین ستارهای و نیز درون منظومه شمسی پرتاب میکنند. بیشتر این ذرات وقتی به زمین میرسند، توسط میدان مغناطیسی زمین به سمت دو قطب شمالی و جنوبی هدایت میشوند که آنجا شفقهای قطبی را میسازند، رنگهای متفاوت اینها به لحاظ ماهیت این ذرات است که بحث من نیست، موضوع این است که بدون این که قبلا اطلاع داشته باشم، بحثی را مطرح کردم که برای خودم هم تکان دهنده بود. من گفتم و بعدا در همین یادداشتها نوشتم که بر این باورم
در میدانهای مغناطیسی زمین، شکافهایی وجود دارد در مناطق قطبهای همنام کنار هم که برخی از این ذرات از آن شکافها عبور میکنند و به جو زمین و بعد به خود کره زمین میخورند.
ما میدانیم که نور خورشید نمیتواند از کره زمین عبور کند و به مرکز زمین و انجا که هسته هست برسد تا آن را گرم کند، تا این حد که ما مطلع هستیم و میدانیم: وجود ۶۰۰۰ درجه سانتیگراد دما در هسته در یک لحظه واقعا این سوال را بوجود میآورد که این گرمای زیاد در حد سطح فتوسفر خورشید از کجا میآید؟ چگونه برای چهار و نیم میلیارد سال در درون زمین حفظ شده است؟
پیش از پرداختن به این موضوع لازم است بار دیگر یک نگاهی داشته باشیم به این عکس یا تصویر که از لایههای کره زمین است. ما از سطح زمین تا عمق ۳۰ کیلومتر یک لایه پوسته داریم، در منابع مختلف گاه گفته میشود تا ۷۰ یا ۱۰۰ کیلومتر، برخی منابع کلا گفتهاند متغیر است در نقاط مختلف کره زمین، من آنچه اینجا میگویم بر اساس آخرین یافتههاست که میگویم. به شکلی عجیب البته میبینیم که منابع غربی بخصوص دارند سعی میکنند سخن از آن لایه سفت و سخت لیتوسفر و آن نرم کره - استانسفر - را کم کم، کم رنگ کنند و ظاهرا همین قدر کفایت میکند که مردمان عادی و بخصوص شرقیها در همان مفاهیم گسلی عمود و موربی و شیبدار خودشان بمانند! تا عمق ۲۹۰۰ کیلومتر که برویم، لایه گوشته یا منتل است. منابع مختلف نظرات ضد و نقیض بسیاری ارائه میدهند، آخرین یافتههای محققین ژاپنی در موسسه تحقیقاتی آمریکایی (نام و مشخصات بعد وارد میشود.) معتقد است که منتل یا گوشته، جامد است. اما منابعی میگویند حالت سیال دارد و مدام در حال حرکت است، برخی منابع میگویند اصلا عامل حرکات صفحات تکتونیک همین حرکات دائم در منتل است! اگر این حرکات نبود تکتونیک صفحهای بوجود نمیآمد! حال، با توجه به این که الان میگویند این فضا جامد است، چگونگی حرکت آن را باید توضیح دهند که توضیحی برای آن نیست و ندارند. تا عمق ۳۰۰۰ کیلومتری که برویم این لایه را، لایهی خارجی هسته میدانند که معتقدند مایع است و منشاء ایجاد میدان مغناطیسی زمین همین لایه است. بعد از این لایه، تا عمق حدودی ۵۱۰۰ کیلومتر، هسته درونی است که تماما از آهن جامد است یعنی یک کره فلزی آهنی که روی آن را آهن مذاب و مایع فرا گرفته است. این گلولهی آهنی جامد درون آهن مایع (لایه بیرونی هسته) تاب میخورد، برخی میگویند می لرزد، برخی میگویند حرکت میکند، میچرخد و حالا میگویند از سال ۲۰۰۹ به این طرف اصلا ثابت مانده و حرکتی نمیکند، برخی از دانشمندان معتقدند که پس از یک مکث کوتاه چند ساله، هر هفتاد سال یکبار، دوباره در خلاف جهت پیشین خود حرکت میکند، میچرخد و میلرزد و تاب میخورد! حالا برگردیم به دمای درون زمین. بلی استاد عزیزم! پدر علم زمینشناسی ایران که در برنامهی تلویزیونی گفتید «درون زمین گرم است!» البته استاد عزیزم، باید میگفتید «داغ» است! چهار و نیم میلیارد سال است که داغ است و جالب اینجاست که کره زمین این گرما، دما، حرارت و داغی تا این حد شش هزار درجه سانتیگراد را تاکنون حفظ کرده است. در یک جلسهیی من از یکی از اساتید مسلم (نام محفوظ) پرسیدم که چرا درون زمین گرم است و کره زمین چگونه این گرما را توانسته چهار و نیم میلیارد سال درون خودش حفظ کند؟! در آن جلسه گفته شد که این گوی، نیکلی آهنی، کاملا مذاب است و از چهار و نیم میلیارد سال پیش همانگونه باقیمانده است ، عقل حکم میکند که بپرسیم چطور حرارتی از دست نداده است. اینها بحثهای جالبی است، موضوع جالب این است که اکنون گفته میشد که هسته درونی کاملا آهنی و جامد است، وقتی بپرسید چرا؟ میگویند چون روی آن سی و دو میلیون بار فشار است. وقتی بپرسید چطور این دمای زیاد را حفظ کرده است در فاصله چهار و نیم میلیارد سال، آخرین تحقیقات همین گروه ژاپنی در این موسسه تحقیقاتی در آمریکا میگوید: «واپاشی» یا همان decay هستهای! ببینید این خیلی جالب است اکنون دارند میگویند در درون زمین ما در قسمت مذاب و مایع هسته بیرونی ایزوتوپهای اورانیوم داریم اجازه دهید تا من دقیقا اینجا نشان دهم. ...
دانشمندان اکنون به صراحت اعلام میکنند که در درجه اول آنجا پتاسیم-40، توریم-232، اورانیوم-235 و اورانیوم-238 وجود دارد. اینها به عنوان ایزوتوپهای رادیواکتیو یاد میشوند که درون زمین را گرم نگه میدارند. عزیزان خوب دقت کنید اورانیوم 235 مادهای است که در نیروگاههای هستهای از آن برای تولید انرژی اتمی استفاده میشود.
در سال ۲۰۱۳ در جلسهیی در جمع تعدادی از زمینشناسان وقتی گفتم که علت گرمای درون زمین دقیقا همان فعل و انفعالات سطح خورشید است عزیزانی بی رحمانه به من خندیدند و مسخره کردند، من در ادامه صحبتها و هم در سایت گفتم و اشاره کردم که ما خورشیدی در درون و در هسته داریم و اطمینان دادم که بدون این فعل و انفعالات محال است که درون زمین بتواند آن دما و گرما را ۴,۵ میلیارد سال حفظ کند. یادداشتهای روزانه ام در سایت موجود است. در جلساتی اشاره کردهام (بخصوص در آن جمعی که گفتم از اساتید رشته زمینشناسی و زلزلهشناسی بودند در سازمان زمینشناسی به وقت مدیریت خانم دکتر لک) به این مفهوم که به نوعی، شخصا
درون کره زمین را به شکل یک باتری عظیم میبینم. شما در یک باتری یک جریان ایجاد میکنید که این جریان، همان جریان الکتریکی یا حرکت الکترون ها و یا القای الکترومغناطیسی این جریان است. در ان جلسه در سال ۲۰۱۶ این را به روشنی گفتم و از آن دوستان اجازه خواستم که جلسه تکمیلی داشته باشیم!
آقای دکتر شهیدی! نزدیک به یک دهه از آن جلسه میگذرد، حتی آن آقایان و عزیزان تماس هم نگرفتند که نتیجه جلسه را بگویند .... این نزدیک به یک دهه صبر و مطالعه بیشتر برای من، شخصا لازم بود.
بیش از یک دهه است که دارم میگویم و مینویسم و توضیح و شرحی که ارائه میدهم کاملا علمی است که
زلزله بحثی «فراتر از زمینشناسی» است. شما اگر گسل و گسلشی داشته باشید نه در اعماق پوسته سی یا هفتاد کیلومتری زمین که چون شما در دستگاههای زلزلهسنجتان در مراکزتان در عمق ۶۰۰ و ۷۰۰ کیلومتری ثبت میکنید، پس زلزله امری «فراتر از پوسته» است! آقای دکتر! «Jenseits der Erdkruste» آقای دکتر! اما ما در بحث «فراتر از زمینشناسی» حتی از این فراتر میرویم و میگوییم ارتباطی مستقیم بین خورشید و تشعشعات ذرهای اش پس از انفجارها و فورانها و زبانهها و پس از پرتاب ذرات از درون حفرههای تاجی به فضا و رخدادهای زلزله وجود دارد. اگر یک جریان الکتریکی (حرکت ذرات پرشتاب الکترونها و یا ذرات دیگر در سطح کوانتومی وقتی صحبت میکنیم، یعنی این جریان از میان شیارهای میدان مغناطیسی زمین عبور میکند و بر لایههای درون زمین نفوذ میکند. ما قطعا در همان لایه استانسفر (نرم کره) که از مادهای فلزی و با حالتی کاملا الاستیکی و کاملا مغناطیسی است باید از همان مواد رادیواکتیو هم داشته باشیم که با عبور جریان مثل یک بمب اتمی در اعماق زمین عمل کند که قطعا شما حاصل آن انفجار در پوسته زمین یا حتی عمق ۷۰۰ و ۶۰۰ کیلومتری زمین ثبت میکنید. بحث واپاشی مواد رادیواکتیو در بحث عمق هسته بیرونی یک بحث کاملا علمی است که اکنون دانشمندان ژاپنی در آمریکا اخیراً صراحتا مطرح کردهاند! وجود این ایزوتوپها در اعماق زمین یعنی امکان وجود آنها در دیگر نقاط کره زمین هم وجود دارد.
میگویید موج حادث از زلزله طبیعی با موج حادث از انفجار اتمی فرق میکند. من این میپذیرم. اما بحث من این است که ما پارامترهای دیگری داریم که میتواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد، یکی از آن پارامترها همین بحث ماده ی الاستیک فلزی در زیر لیتوسفر است که به آن نرم کره میگویند، پارامترهای دیگر، بحث گرما و فشار در لایههای مختلف و ... که در یادداشت های دیگری به آنها اشاره خواهم کرد. ...
چنانچه مایلید از طرف خود یا روابط عمومی سازمان / شرکت و موسسه خود به این مطلب پاسخی بنویسید تا ذیل این مطلب درج شود؛ کافی است با استفاده از ایمیل دامنه خود با آدرس پست الکترونیک researcher@webfaqt.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
در روایتی از علم و فنآوری: فراتر از زمینشناسی: فراتریادنبشت زلزلهای به بزرگی ۶,۸ «سانتیاگو دل استرو»، در آرژانتین را لرزاند (۲۱ ژانویه ۲۰۲۳) - زلزله بزرگتر در خوی آذربایجان غربی ایران را یک هفته جلوتر این گونه پیش بینی کرده بودم (۲۹ ژانویه ۲۰۲۳)
ساعت ۷:۰۹ عصر روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۳ (به وقت محلی) [2023-01-20 22:09:39 UTC 2023-01-20 22:09:39 UTC] زلزلهای به بزرگی ۶,۸ «سانتیاگو دل استرو»، آرژانتین (Santiago del Estero, Argentina) - با جمعیتی بالغ بر ۳۵۴,۷۰۰ نفر - را لرزاند. این زلزله در عمق ۶۱۰ کیلومتری زمین رخ داد. با توجه به عمق زیاد زلزله، احتمال خسارت های جانی و مالی این زلزله زیاد نخواهد بود اما ساکنین منطقه قطعا لرزشهای خفیفی را احساس کردهاند.
فراتر از زمینشناسی: درست چند روز بعد از این زلزله، در همین منطقه زلزلهیی آمد بزرگتر از این که همه را شوکه کرد جز من، چرا که من بارها مورد مشابه از این را اینجا گزارش کرده بودم و نوشته بودم و مینویسم که مردم منطقه نزدیک به محل زلزله مثلا اینجا در آرژانتین و یا خوی در آذربایجان غربی، مناطق مرزی ایران با عراق، جنوب و غرب ترکیه و ... نباید انتظار داشته باشند که این زلزله دیگر آخرش بود. احتمال زلزلههایی بزرگتر از این هم در منطقه وجود دارد. من چطور زلزلهی بزرگتر در خوی را پیشبینی کردم؟! به خواندن ادامه دهید! (۲۹ ژانویه ۲۰۲۳)
مردم منطقه نباید فکر کنند که این زلزله اصلی بود و بعد یک سری زلزلههایی که اساتید مسلم پس لرزه میخوانند، میآید و تمام میشود. این زلزلهها همگی نشان میدهند که این نگاه به زلزله، قدیمی و منسوخ شده است چرا که در نگاه و تعریف (جدید) که در بحث «فراتر از زمینشناسی» از زلزله مطرح کردهام، عامل اصلی رخداد زلزله در اصل ذرات در سطح کوانتومی موجود در سوپ پلاسمایی بینهایت داغ در سطح کرونای خورشید تا حد میلیونها درجهی سانتیگراد است و یا اگر بخواهم بهتر بگویم و این بحث را بازتر کنم باید بگویم عامل اصلی «تشعشعات ذرهای خورشید» است و نه بحث تکتونیک صفحهای یا حرکت گسلهای خفته یا فعال و نیمه فعال به بیان زلزلهشناسی قدیم یا زلزلهشناسی احتمالا ساختگی مراکز تولید علم آمریکایی یا غرب که معتقد است این عامل در زیر پوسته و در فضای سخت کره یا «لیتوسفر» است. از یکصد و پنجاه سال پیش به این طرف دانشمندان و پژوهشگران علوم زمین رخداد زلزله را ربط میدهند به لیتوسفر، به پتانسیل ذخیره شده از نوعی چینخوردگی که در نهایت یک روز آزاد و رها میشود و باعث تلاطم و بهم خوردگی و حرکت امواج در درون زمین میشود اما هیچکس تا به امروز از دانشمندان این علوم ظاهرا نپرسیده است که پس زلزله در اعماق گوشته چگونه بوجود آمدهاند تا آنجا که ما میدانیم اعماق بیش از ۷۰۰ کیلومتری سطح زمین و یا این که چطور میتوانید زلزلههای بزرگتر بعد از یک زلزله متوسط یا بزرگ را توضیح دهید؟ یا این که چطور میشود و چرا یک منطقه دائما بلرزد و اصطلاحا روی ویبره برود و در یک منطقه دیگر یک زلزله خفیف بیاید و دیگر هیچ؟! به بیان جدید، بعد از بیش از یک دهه مطالعه شبانهروزی زلزلهها در مناطق مختلفی از دنیا، از منطقه آتش در اقیانوس آرام، استرالیا، نیوزلند، اندونزی، پاپوآ گینه نو، فیلیپین، چین، ژاپن، جنوب هند، منطقه هندوکش و افغانستان، ایران، عراق، ترکیه، آسیای مرکزی و بخصوص در همین ایران خودمان و سایر نقاط دیگر چون جنوب آفریقا و روی خط میانی معروف در اقیانوس اطلس، غرب کانادا، و جنوب غربی ایالات متحده (بویژه در نوار ساحلی کالیفرنیا) آمریکای مرکزی و غرب و شمال و مرکز امریکای جنوبی، به این بیان جدید و نتیجه انقلابی مهم رسیدهام و بارها در همین یادداشتها به آن اشاره کردم و با ذکر انواع مثالها، تصاویر، جداول و نمودارها نشان دادهام که یک ارتباط مستقیم بین تشعشعات ذرهای خورشید، زبانهها و فورانهای CME (از جرم سطح کرونا) خورشید و رخداد زلزلهها روی زمین و نه صرفا در پوسته و لیتوسفر بلکه بواسطه عبور از شکافهایی در میدانهای مغناطیسی کره زمین - که پس از کشف و مطرح ساختن آن متوجه و مطلع شدم که دو دانشمند آمریکایی در اوایل دهه هفتاد میلادی به وجود آنها پی برده و در مقالاتی علمی ثبت کردهاند - - سی. تی. راسل و مک فرن (Journal of Geophysical Research (1896-1977) ،
Volume 78, Issue 1 p. 92-108 - C. T. Russell, R. L. McPherron) به شرح مقالهیی که در ژورنال تحقیقات ژئوفیزیک ، در سال ۱۹۷۳ منتشر شده است.) - و بعد اثرگذاری بر لایه استانسفر (نرم کره) و یا در اعماق بیشتر حتی در گوشتهی زمین (لایهی دربرگیرنده هسته مشتمل بر هسته بیرونی که مایع و هسته درونی که جامد) -موضوعی که من در فاصله سالهای اخیر بویژه از سال ۲۰۱۳ به این طرف دارم دربارهاش میگویم و مینویسم - است. بارها در یادداشتهایم این را گفته و تکرار کردهام در موارد و مثالهای مختلف که ابتدا در اثر تشعشعات ذرهای خورشید، ذرات سبکتر و یا به بیان سادهتر ذرات کوچکتر و کم جانتر به زمین میرسند، بنابر این ما شاهد یک سری نشانگرها از زلزلههایی خفیف (زیر بزرگی ۳) هستیم بعد نوبت به ذراتی میرسد که از یک وزن متوسط در سطح کوانتومی برخوردارند و بعد در نهایت ذرات سنگین تر میآیند و به زمین میرسند و از شکافها در میدان های مغناطیسی زمین عبور میکنند و روی اتمسفر و روی زمین اثر میگذارند. این بحث من است و با بررسی این پیشنشانگرها در بحث فراتر از زمینشناسی این را میگویم که چیزی تحت عنوان پس لرزه Nachbeben نداریم یا این که چنین چیزی وجود ندارد و هر یک از این زلزلهها شناسنامه، عمق، بزرگی و مختصات خود را دارند و بنابر این باید توجه داشته باشیم که با توجه به نشانگرهای چهار زلزلهی پشت سر هم و پیاپی خوی در آذربایجان (۱۹ ژانویه ۲۰۲۳) نهایت ماجرا نیست بلکه اینها همگی در حد زلزلههای حاصل از ذرات متوسط هستند و حتی بعد از آن هم باید منتظر زلزلههای بزرگتر که با رسیدن ذرات سنگین تر بوجود میآیند باید باشیم....
چنانچه مایلید از طرف خود یا روابط عمومی سازمان / شرکت و موسسه خود به این مطلب پاسخی بنویسید تا ذیل این مطلب درج شود؛ کافی است با استفاده از ایمیل دامنه خود با آدرس پست الکترونیک journalist@webfaqt.com به صورت مستقیم مکاتبه کنید.
متونی که به این ترتیب اینجا در سایت قرار می گیرند «کپی رایت» دارند. لطفا بدون اجازه کتبی و هماهنگی قبلی در نشریه چاپی و یا سایت یا وبلاگ آنلاین خود منتشر نکنید.
درباره «روایتی از روزنامهنگاری»
پیش از اختراع ماشین چاپ و آغاز صنعت چاپ و نشر، اولین و ابتداییترین نوع روزنامهنگاری محدود بود به حرف و حدیثهای مردم. تجار، ملوانان و ماجراجویان و مسافران سرزمینهای دور و نزدیک که اولین روزنامهنگارانی بودند که اخبار سرزمینهای دور و نزدیک را جمعآوری میکردند و این اخبار را با خود به سرزمین مادری و وطنشان میآوردند و اینها بودند که اخبار و داستانهای خبری را برای دیگران «روایت» میکردند. پس از اینها، دورهگردان و فروشندگان خرد کالا و خدمات بودند که روایتهایی را که شنیده بودند برای مردمان عادی دیگری که میدیدند بازگو میکردند. همین جا ببینید که «روزنامهنگاری» تا چه حد به «بازاریابی» و «فروش» کالا و خدمات نزدیک است.
...
پس از اینها قدیمیترین نسل از کاتبان دست به کار می شدند و آنچه از روایتهای مختلف شنیده و دیده بودند برای استفاده آیندگان بر روی پوست حیوانات و برگ درختان و بعدها بر روی کاغذ مینوشتند تا برای نسلهای آینده باقی بماند. روزنامهنگاری به شکل سنتی و پس از اختراع چاپ اما در اواسط قرن شانزدهم در ونیز ایتالیا در قالب «اعلامیههای مکتوب» که به قیمت یک گزتا (واحد پول ونیز دران زمان) فروخته میشد اما بسیاری شروع رسمی روزنامه نگاری را از قرن ۱۸ می دانند. جمع آوری و توزیع و پخش اخبار و اطلاعات به شکل صوتی و تصویری در قالب رادیو تلویزیون از قرن بیستم و اینترنت هم همانطور که میبینید از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد.
معتقدم و سخت بر اين نظر، چون هميشه، تاکيد و پافشاري دارم که ما در ايران امروزمان روزنامه نگار به معناي واقعي کلمه يعني ژورناليست نداريم. ژورناليسم داراي ارکاني است که به دلايل مختلف در اين گوشه از دنيا (خاورميانه و شرق دور) فراموش شده است. روزنامه نگاري در ايران فاقد دقت، کنجکاوي و حرکت در سمت و سوي منافع مردم است. اين آفتي است که به جان اين رشته در اين مملکت افتاده است و اگر فردي از جان گذشته، بخواهد فقط يکي از اين ارکان را مورد توجه و عنايت قرار دهد، ديگر نامش را در هيچ روزنامه و رسانه اي نخواهيد يافت. روزنامه نگاري که بخواهد اطلاعات و اخبار و آمار و ارقام صحيح را با دقت جمع آوري کند از همان ابتدا به در بسته زده است، به غلط هدايت میشود و به سادگي خواهيد ديد که هيچ مرکز و اداره و سازمان خبری و آماري حاضر به پاسخگويي صريح و صحيح به او نيست. در اينجا، ناگهان تمام منابع ارتباطي و اطلاعاتي، طبقه بندي شده و محرمانه تلقي میشوند. (تابان خواجهنصیری، تهران - سی و یکم شهریور ماه ۱۳۸۷)
درباره روزنامهنگاری اگر بخواهیم چیزی بگوییم همین قدر کافی است که یادی کنیم از «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات. مارکز از روزنامهنگاری به عنوان بهترین حرفه جهان یاد میکند. این نویسنده فقید "صد سال تنهایی" که خود نویسندگی را با روزنامهنگاری آغاز کرده است میگوید: "هیچ شغلی بهتر از روزنامه نگاری نیست."
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی (لیسانس) به سازمان صدا و سیما رفتم و در آنجا به مدت دو سال در اداره بین الملل و نیز برای گروه ورزش در تولید مشغول به کار شدم. ترجمه متون بسیار متعدد و مهمی در آن سازمان بر عهده ام قرار گرفته که دو اساسنامهی اتحادیههای سازمانهای رادیوتلویزیونی آسیا و اقیانوسیه موسوم به ABU و سازمانهای رادیوتلویزیونی کشورهای اروپایی موسوم به EBU از جمله مهمترین ترجمههای تخصصی ام در آن سازمان بود. همچنین ترجمه اپیزودهای برخی برنامه های ورزشی متعددی که در آن مقطع زمانی در جدول پخش برنامه های ورزشی تلویزیون قرار داشت بر عهده ام بود.
همان زمان در اوایل دهه ۷۰ برخی از اولین کارها و اخبار علم و فناوریهای مهم آن زمان در زمینههای مختلفی چون ارتباطات و بخصوص ارتباطات ماهوارهای نیز مقالات متعددی در رابطه با رویدادهای ورزشی مهم همچون المپیک و یا تجهیزات پخش رادیوتلویزیونی و ارتباطات ماهواره ای و ... در هفتهنامه سروش منتشر شد. در اوایل دهه ۷۰ و بعد از اواسط دهه ۷۰ همکاریم با سازمانهای فرهنگی و هنری، چاپ و نشر کتاب و ناشرین و مطبوعات به صورت جدی آغاز شد و اولین کارهای روزنامهنگاریام از جمله مصاحبهها، مقالات و نوشتهها و پژوهشهایم در نشریاتی چون علم الکترونیک و کامپیوتر، شبکه و ... و بعدها در نشریات دیگری چون «فرهنگ مردم» و ... منتشر شد. از آن سالها، دو سه مطلب و مقاله و مصاحبههایی که داشتم بسیار برجسته بود: در «علم الکترونیک و کامپیوتر» برای اولین بار در چارچوب یک سری مقالات پشت هم اولین کسی بودم که در مطبوعات شروع کردم به آموزش مفاهیم اولیه و اساسی وب و اینترنت و علی الخصوص شروع کردم به آموزش زبان علامتگذاری HTML و جاوااسکریپت. دیگر، حاصل بیش از شش ماه پژوهش وضعیت موجود اینترنت و کارکرد و کاربرد حرفهای آن در آن زمان و آن سالها، منجر شد به نگارش چندین و چند گزارش مختلف، از جمله پژوهشی تحت عنوان «سایبرپانک» که در علم الکترونیک و کامپیوتر منتشر شد.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها به مرور به عنوان نوع یا نمونه ای از کارهای ترجمهام برای دریافت به صورت فایل پی دی اف یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت قرار می گیرد.
معرفی کتاب: گفتار پدر علم زلزلهشناسی ایران دکتر بهرام عکاشه
درباره «روایتی از علم و فنآوری»
علم نوعی فعالیت فکری و عملی است که شامل مطالعه سیستماتیک ساختارها و رفتارهای فیزیکی و طبیعی جهان از طریق مشاهده و آزمایش است. بنابر این تعریف، هر گونه فعالیت فکری و عملی که پروسه و مسیری غیر از این را دنبال کند، فعالیتی غیرعلمی یا شبه علمی است.
...
تکنولوژی یا فنآوری (واژهای از ریشهی یونانی است به معنی "علم هنر و صنعت"، ۱) Techne به معنی "هنر، مهارت، تردستی" و ۲) -logia به معنی -شناسی - به عبارتی دیگر به مجموع تکنیکها، مهارتها، روشها و فرآیندهای مورد استفاده در «تولید» گفته میشود. تولید کالا و عرضه خدمات برای تحقق یافتن اهداف مشخص و مورد نظری است تا به واسطهی آن انسان زندگی بهتر و راحت تری داشته باشد، در این مسیر تحقیقات علمی و فنآوری میتواند مجموعهای از دانش و فنون، فرآیندها و موارد مشابه را دربر بگیرد، یا میتواند در ماشینها جاسازی شود تا به این ترتیب امکان بهرهبرداری از آنها حتی برای افرادی که هیچ اطلاع دقیقی از کارکرد یا کارکردن با آنها را ندارد نیز فراهم شود. در این فرایند سیستمها (به عنوان مثال ماشینآلات) با استفاده از فنآوری، شیوههای انجام کار را تغییر میدهند و مطابق با استفاده از سیستم، آن را به گونهای تغییر میدهند که در نهایت نتیجه مورد نظر حاصل میشود. در حالی که در حال نوشتن این متن بودم چندین و چند مثال به ذهنم رسید که شما میتوانید با تجسم آن مثالها مفهوم تکنولوژی را بهتر درک کنید. مثلا ماشینهای بزرگی که برای حفر تونل طراحی شدهاند (TBM) این ماشینها ترکیبی از فنآوریهای مختلف هستند که در کنار هم قرار گرفتهاند برای انجام و اجرای سریعتر و دقیقتر کارهای بسیار بزرگ و شگرف. یا مثلا توربینهای بخار بسیار بزرگ که با آنها برق تولید میشود. سادهترین شکل فنآوری ، توسعه و استفاده از ابزارهای اساسی است. کشف ماقبل تاریخ چگونگی کنترل آتش و انقلاب نوسنگی بعد از آن، خیلی چیزها را تغییر داد و متحول کرد، کشاورزی را متحول کرد، منابع غذایی موجود را افزایش داد و همه ی اینها به سرعت باعث شد تا انسان با پختن خوراک خود به مرور باهوشتر شود. اختراع «چرخ» که حاصل همین هوشمندی است باعث شد تا انسان به مسافرت و کنترل محیط خود بپردازد. تحولات در زمانهای تاریخی مختلف، از جمله دستگاههای چاپ، دستیابی به برق و تلگراف و تلفن و اینترنت ، بسیاری از موانع فیزیکی که در مقابل «ارتباطات» بین انسانها بود را به سرعت كاهش داده به ما انسانها این اجازه را داد كه در مقیاس جهانی آزادانهتر در تعامل باشیم. همه اینها مانند معجزه یا معجزههایی است که پشت هم برای انسان رخ دادند و با آنها انسان به مقطع کنونی از تاریخ حیات خود بر کره زمین رسید که به فضا و به لبهی منظومه شمسی سفر کرده است، از دورترین کرات عکس برداری میکند و به سفرهایی طولانی تر و مهیجتر میاندیشد.
حدود سیصدوشصت تا ششصد سال قبل از میلاد مسیح، اولین تفکرات و اندیشههای فلسفی بشر توسط یونانیها پایهها و مبانی اصلی «علم» را بنیان نهاد. در فاصله همین ۲۵ قرن مباحثات فلسفی مختلفی در مورد استفاده از علم و فناوری بوجود آمده است و اختلاف نظرها در مورد اینکه آیا فناوری وضعیت انسان را بهتر کرده، بهبود بخشیده یا نه، وضع آن را بدتر کرده است، اختلاف نظرهایی وجود دارد. که از میان اینها میتوان به تفکراتی چون نئودوديسم، آناركوبدويسم و جنبشهاي ارتجاعي مشابه اینها اشاره کرد که با انتقاد از توسعه و فراگيري تكنولوژي، اظهار ميكنند كه اين مسیر و این امر رو به انحطاط است و در نهایت به محيط زيست صدمه زده و می زند و افراد و انسانها را به کلی با هم بيگانه کرده و مي كند. از طرف دیگر طرفداران ایدئولوژیهایی مانند transhumanism (تراانسان گرایی) و techno-progressivism (پیشروگرایان فنآوری)، پیشرفت تکنولوژی را به نفع جامعه و شرایط انسانی میدانند.
تراانسانگرایی یا Transhumanism (که از آن به اختصار H+ یا h+ نیز یاد می شود) یک جنبش فلسفی بینالمللی است که با توسعه و ایجاد فنآوریهای پیشرفته، پیچیده و گسترده برای تقویت حافظه، عقل و فیزیولوژی انسان موافق است و از آن حمایت میکند و بر همین اساس با اعمال تغییراتی در ژنوم انسان با مقاصدی مانند شبیهسازی و یا ترکیب با تجهیزات و روباتهای هوشمند موافقت دارد. در این فضا به این موضوع و بحث رباتها و اساسا هوش مصنوعی بیشتر پرداخته میشود.
در فاصلهی سی سال گذشته، با کنجکاوی، عشق و علاقهیی عجیب به حال و آینده بشر و آینده علم و تکنولوژی اندیشیدهام و از هر فرصتی برای آموختن و آموزش بیشتر استفاده کردهام. در این مسیر، مقالات و یادداشتهای متعددی نوشتم که برخی از آنها را شما در صفحاتی که قبلا در فیسبوک داشتم ملاحظه کردهاید اکنون، اینجا در این فضا دنبال میکنید.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها را به مرور برای دریافت به صورت فایل «پی دی اف» یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت اینجا قرار میگیرد.
تهران - تابان خواجهنصیری - ۲۰۱۹
درباره «روایتی از کپی رایت»
حدود چهل سال پیش همزمان با آغاز انقلاب شروع کردم به آموختن موسیقی و ساز گیتار را به عنوان ساز اصلی و موسیقی پاپ و بعدها جز و بلوز را به عنوان سبک یا ژانر موسیقیهای مورد علاقهام انتخاب کردم. آن زمان هیچ دیدی از آینده این نوع موسیقی وجود نداشت و حتی حمل و نقل ساز تا حدود یک دهه بعد از انقلاب ممنوع بود.
...
هفت هشت سال بعد شروع کردم به آهنگسازی و ترانهسرایی، اولین ترانههایم را سی و دو سال پیش ساختم و برخی از آنها را در آلبومی گردآوردم تا در موقعیتی مناسب برای دریافت مجوز اقدام کنم. اوایل دهه هفتاد صدا و سیما برای اولین بار اقدام به پخش برخی از آثار نزدیک به موسیقی پاپ کرد و اواسط دهه هفتاد مجموعهای از حدود ده ترانه را برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد بردم. در اولین بررسیها شورای شعر و موسیقی وزارت ارشاد به کارهای من در حوزه ترانه و موسیقی مجوز نداد و روی تمام بندهای اشعار و کلام ترانههایم خط قرمز کشیدند. سرنوشتی که از آن میتوانم به عنوان اولین شکست زندگیام در دوران جوانی یاد کنم.
اواخر دهه هفتاد دوستانی با من تماس گرفتند که تابان چه نشستهای که فردی به نام هومن بختیاری در فرهنگسرای شفق به همراه گروهش دارد چند تا از ترانههای تو را با نام بردن از افراد دیگری به عنوان شاعر و آهنگساز می خواند و اجرا میکند. بلافاصله اقدام به پیگیری کردم و با این فرد تماس گرفتم او را از ادامه این حرکت منع کردم. در شرایطی که وزارت ارشاد به صاحب اصلی اثر مجوز نداده بود داشتند ترانههایم را میخواندند و اجرا می کردند و با آن پول در میاوردند. خبرهایی میرسید که برخی از خوانندگان در کیش دارند ترانه هایم را میخوانند در حالی که من در کش و قوس و درگیر امور بروکراتیک (کاغذبازیهای اداری مربوط به دریافت مجوز) بودم.
همین باعث شد تا من بحث کپیرایت را به صورت خیلی جدی از همان زمان دنبال کنم. اوایل دهه هشتاد مطلع شدم که فردی به نام وحید حاجیتبار یکی از ترانههایم را با عنوان «توی مهتاب» در آلبومی به نام «عشقهای دروغین» ضبط و منتشر کرده است با مجوز وزارت ارشاد اسلامی، تمامی آن بندهایی که برای من خط قرمز کشیده بودند را حاجی تبار موفق به دریافت مجوز شده بود! چند وقت بعد از آن در شبکه ماهواه ای ام آی تی وی فرشید نوابی در برنامه زنده - گیتار شکسته - (که حتی نام برنامهشان را هم از روی ترانهام برداشته بودند) ادعا کرد که سازنده این اثر یعنی ترانه «شعر کوچه» است. این قطعه تضمینی از شعر کوچه شادروان فریدون مشیری است که با اجازه خود ایشان در سال ۶۶ ساخته بودم. بلافاصله با این افراد تماس گرفتم و آنها را از اجرای ترانهام منع کردم و شرح این ماجراها را در نامه ای سرگشاده برای وزارت ارشاد و مطبوعات آن زمان نوشتم و ارسال کردم.
بخش «روایتی از کپی رایت» اساسا اختصاص دارد به بیش از بیست سال تمام دوندگیها و فعالیتهایم برای احقاق یک حق ساده از دست رفته و پامال شده ام به عنوان شاعر، آهنگساز، خواننده و نوازنده گیتار و پدیدآورنده این ترانهها در ایران. وزارت ارشاد اسلامی هیچگاه به تابان خواجهنصیری برای اجرا و ضبط آثارش تاکنون هیچ مجوزی نداده است.
برداشت ادبی! در موسیقی پاپ ایران
نوشته: تابان خواجهنصیری
هنر موسیقی - مرداد ۸۵
لینک دانلود فایل پی دی اف
فرهنگ و هنر يكی ديگر از علاقمندیهای من است. در اين يادداشتها از فرهنگ و هنر، ادبيات، شعر، داستان و موسيقی و كتاب خواهم نوشت. از هفت هشت سالگي شعر و شاعری را دوست داشتم، يادم ميآيد كه تازه خواندن و نوشتن را شروع كرده بودم كه دلم ميخواست كتابچه شعری هم برای خودم درست كنم و بالاخره هم اين كار را كردم و پراكنده، اولين نوشتههايی را كه در آن زمان فكر میكردم چيزي جز شعر نيست در دفترچهی كوچكي گرد آوردم. شاهدم از اين ماجرا کسی است كه شايد تنها چند روز بعد از تهيهی دفترچه آن را به نفع آيندگان مصادره كرد! .
...
نميدانم، شايد هنوز آن دفترچه كوچك را پهلوي خودش نگاه داشته باشد. روزی ميگفت، اين را نگاه داشتهام كه يك روزی اگر براي خودت كسي شدی، آن را چاپ كنم تا همه بدانند كه اوايل، چه شعرهاي مزخرفی میگفتی! فکر میکرد با این کار منصرف میشوم و شعر و شاعری را به کل کنار می گذارم. بعد از آن، شعر گفتن و داستان نوشتن را كنار نگذاشتم، اينها علاقههای من بود، چطور ميتوانستم آنها را كنار بگذارم.
برايم مهم نبود كه ديگران درباره چيزهايی كه مینوشتم بخصوص اشعارم برای خرگوشها و گربهها و گنجشکها چه فكری میكنند، فكر میكردم كه وقتی آدم احساسی دارد يا وقتی فكری و انديشهای در سرش دارد که چرخ می زند، وقتی ميتواند بخواند، میتواند بنويسد و خوب خيلي حيف است كه ننويسد. پس برای همین نوشتم، اما برای خودم و ديگر دفترچهای هم برای نوشتههايم درست نكردم، حالا كه سنم از پنجاه گذر کرده دارم خودم را برای دور افتخار با پرچم آماده می کنم.
حالا که دور تا دورم را كاغذ و نوشتههايی فراگرفته كه فکر می کنم تنها راه باقیماندنشان در اين است كه آنها را به صورت اين يادداشتها در اين سایت بياورم. نميدانم تا چه حد موفق ميشوم كه اين يادداشتها را جمعاوری كنم، اما هر چه باشد، سعی ميكنم، آنهایی را در اينجا قرار دهم كه نه فقط خودم، كه ديگرانی هم كه آنها را خوانده يا شنيدهاند پسنديده باشند. شايد اين از دل نوشتههايم به دلتان بنشيند كه اگر اين چنين شد، نظراتتان را برايم بنويسيد، خوشحال ميشوم آنها را بخوانم و بدانم.
در فاصلهی سی چهل سال اخیر برخی از یادداشتها، اشعار و یا داستانها یا ترجمههایم و یا حتی برخی از طرحها و کاریکاتورهایم در نشریات یا سایتهای مختلف منتشر شده است که شما در این قسمت به مرور با آنها آشنا میشوید و در این بخش یا تحت همین عنوان فرهنگ و هنر آن مطالب را برای مطالعه خواهید یافت.
وبلاگ نماد تاریخ شفاهی و فولکلور اینترنتی
نوشته: تابان خواجهنصیری
نشریه فرهنگ مردم -
لینک دانلود فایل پی دی اف
رشتهی تحصیلی و دانشگاهی ام در اصل زبان انگلیسی و ترجمه است و الان در حدود سی سال است که هر روز درگیر کارهای مرتبط با زبان و ادبیات انگلیسی، زبانشناسی، فرهنگ نویسی، ترجمه و ترمینولوژی رشتههای مختلف علوم و ترجمه متون فنی و تخصصی هستم. شما برای این که بتوانید ترجمه خوب و قابل قبولی از یک متن تخصصی ارائه دهید لازم است که آشنایی و حتی تسلط خوبی نسبت به موضوع و رشته ی اصلی زبان مبدا داشته باشید و این امر نیازمند مطالعه دقیق و بسیار در آن رشته ی تخصصی است. تصویری که اینجا ملاحظه میکنید کتیبه ی معروف رزتاست،کتیبه ای که در مصر باستان یافت شده و (با قدمتی حدود ۴۰۰۰ سال) کهنترین کتیبهای است که روی آن یک متن به سه زبان نوشته شده است و در حقیقت قدیمی ترین و معروف ترین نماد ترجمه است.
...
بار دیگر در بحث ترجمه ما با موضوع بسیار مهم کپی رایت روبرو هستیم و لازم است که مترجمین و مراکز نشر ایران به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند. در جهان، صنعت چاپ و نشر ایران را جدی نمی گیرند چرا که ما کپی رایت نداریم و این قانون و حقوق بسیار مهم در کشور ما جدی گرفته نشده است برای همین رویکرد من در رابطه با بحث ترجمه، بیشتر یک رویکرد تحقیقی و پژوهشی است به این معنا که در فاصله سی سال گذشته ترمینولوژی و بحث واژگان تخصصی و ترجمههای فنی بخصوص در رابطه با صنایع و رشته های مرتبط با رایانهها، شبکه و وب و اینترنت و برنامهنویسی یا اساسا فن آوری اطلاعات بسیار حائز اهمیت بوده است.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در مقطع کارشناسی (لیسانس) به سازمان صدا و سیما رفتم و در آنجا به مدت دو سال در اداره بین الملل و نیز برای گروه ورزش در تولید مشغول به کار شدم. ترجمه متون بسیار متعدد و مهمی در آن سازمان بر عهده ام قرار گرفته که دو اساسنامهی اتحادیههای سازمانهای رادیوتلویزیونی آسیا و اقیانوسیه موسوم به ABU و سازمانهای رادیوتلویزیونی کشورهای اروپایی موسوم به EBU از جمله مهمترین ترجمههای تخصصی ام در آن سازمان بود. همچنین ترجمه اپیزودهای برخی برنامه های ورزشی متعددی که در آن مقطع زمانی در جدول پخش برنامه های ورزشی تلویزیون قرار داشت بر عهده ام بود.
همان زمان در اوایل دهه ۷۰ برخی از کارها و اخبار علم و فناوری های مهم ارتباطات و نیز مقالات متعددی در رابطه با رویدادهای ورزشی همچون المپیک و یا تجهیزات پخش رادیوتلویزیونی و ارتباطات ماهواره ای و ... در هفتهنامه سروش منتشر میشد. در اوایل دهه ۷۰ نگارش و ترجمه برخی از متون سخنرانی مدیران رده بالای صدا و سیما و از جمله مهمترین آنها متن برخی از سخنرانی های ریاست وقت آن سازمان را انجام داده بودم. از اواسط دهه ۷۰ همکاری با سازمانهای فرهنگی و هنری، چاپ و نشر کتاب و ناشرین به صورت جدی آغاز شد و اولین ترجمههایم در نشریاتی چون علم الکترونیک و کامپیوتر، شبکه و ... و بعدها در نشریات دیگری چون «کامیاب» و «فرهنگ مردم» و ... منتشر شد.
از اوایل دهه هشتاد تا حال حاضر مقالات و مطالب و ترجمههایم اکثرا در همین سایت و در وبلاگهای مرتبط و یا سایتهای مرتبط و بعد چاپ و نشر آنها در مطبوعات و نشریات متعدد بوده است که برخی از آنها به مرور به عنوان نوع یا نمونه ای از کارهای ترجمهام برای دریافت به صورت فایل پی دی اف یا لینک فعال به منبع روی سایت یا اینترنت قرار می گیرد
تصاویر جلسه امروز: معرفی کتاب دائرةالمعارف ژئومغناطیس زمین + یادداشت
ژئومغناطیس کره زمین یک رشتهی فوقالعاده جذاب و جالب است که پرداختن به آن نیاز به صحبت و بحث و گفتگو و نوشتن دارد. این رشتهی علمی فوقالعاده پیچیده است و ورود به مطالعهی آن، ورود به دنیایی شگفتانگیز از نیروهایی است که چه از سمت خورشید و چه از سمت زمین بر هم و بر تمام موجودات و ساکنان زمین و حتی بر شکلگیری تمام مواد و کانیها اثر میگذارند. تلاش میکنم در این رابطه برخی از مطالب و یادداشتهای قدیمی و تازه را اینجا قرار دهم. اما در رابطه با بحث امروز که پیرامون حمایت از تئوریام است، چند نکته را لازم دیدم که روی این تصویر با شما در میان بگذارم و توجه عزیزان را به آن جلب کنم. نکته اول این که این تصویر کتاب دائرةالمعارف یا دانشنامه ژئومغناطیس زمین است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است، بیش از ۱۰۰۰ صفحه تاریخچهی این علم شگفتانگیز و هیجان آور. دلیل مهم از معرفی کتاب موضوع دیگری است که بعد در ادامه به ان خواهیم پرداخت. نکتهی دیگر این است که سعی میکنم روی این تصویر اطلاعات مختصری از این علم به شما بدهم تا عزیزان بیننده و شنونده و عریزانی که بعد یادداشتها را مطالعه میکنند یک زمینهای هرچند کوتاه و مختصر داشته باشند.
بشر از حدود ۶۰۰ پیش از میلاد به دنبال کشف راز حیات و زندگی بر روی کره زمین بوده و اولین فلاسفه یونان باستان اولین پیشگامان علم نیز بودند. خواص جذاب لودستون یا سنگ آهنربا (مگنتیت) برای هر دو ملل و مردمان یونان و چین باستان امری شناخته شده بود. چینی ها و یونانی ها در دوران باستان. اولین مشاهدات روی آهن ربا که گفته میشود توسط فیلسوف یونانی تالس در ششم پیش از میلاد ثبت شده است. از سوی دیگر ادبیات چین نیز بین قرن سوم قبل از میلاد و قرن ششم بعد از میلاد پر از اشارات به قدرت جذاب آهنربا است، ... همینجا اجازه دهید بگویم که جستجو برای یافتن تعابیر زیبا و رمانتیک برای سرودن شعر و موسیقی بود که مرا به زمین و زمان، روان و زبان و زبانشناسی و روانشناسی و فراروانشناسی و علوم پیدا و علوم نهان و پنهان کشاند و بعد فراتر از ان برد، فراتر از شعر و ادبیات مردمان جهان، فرهنگها و آئینها، رسوم، موسیقی و ... این مطالعات بیشتر از ۲۰ سال پیش شروع شد و من هر آنچه که مییافتم را بارها جایی یادداشت میکردم یا در مورد آن صحبت میکردم تا فراموشم نشود، در چین معمولترین نام برای آهنربا این است که به آن میگویند ci shi ، یعنی "سنگ دوست داشتنی" یا «سنگ عشاق»، که تا همدیگر را میدیدند هم دیگر را به اغوش میکشیدند. یکصد بعد از میلاد یونانیها و چینیها احتمالا و تقریبا به طور همزمان توجه شان به نیرویی جلب میشود که سنگ آهنربا را در یک جهت شمالی جنوبی قرار میدهد. ابتدا و تا قرنها فکر میکردند که این نیروی عجیب و شگفت انگیز، در آسمان است و کم کم سرشان را پایین آوردند و فکر کردند که این نیرو در کوهی است که سنگهای آهنربا را انجا پیدا کردهاند، بعدها چون خبر از وجود کوهها و معادن دیگری در نقاط دیگری از دنیا به ایشان رسید، کم کم دست از این افکار کشیدند و بیشتر سعی کردند از آن استفاده کنند. ظاهرا و با توجه به یادداشتهایی که از منابع مختلف برداشتهام، چینیها اولین کسانی بودند که قطبنما را ساختند که روی یک صفحه مسی، قاشقی از جنس سنگ اهنربا قرار دادند که در آن گودی قاشق در راستای شمال قرار میگرفت.
Needham (1962) - تصاویر این ابزار شگفت انگیز را میبینید که تا امروز بشر دارد از آن در سفرهایش در خشکی و دریا و هوا استفاده میکند. بشر اسپانیایی (کریستف کلمبب) به طور قطع وقتی که به قاره امریکا رفت و رسید، قطب نما داشت که توانست با آن از اقیانوس بگذرد و پرچم اسپانیا را بر خاک بومیان آمریکا بکوبد و انجا را از آن شاه و ملکه اسپانیا بداند و بخواند. از همان زمان، یعنی حدود ۱۵۰۰ میلادی توجه بشر به درون زمین متوجه شد و کم کم علت حرکت لرزان قطبنما به سمت شمال و ستاره قطبی، درون زمین فرض شد، بعد از ان نیوتن هم به دنیا آمد و ماجرای سیب و افتادن آن و کشف جاذبه زمین بسیاری از کارها را حل کرد. در اینحا واقعا فرصت آن نیست که به جزئیات این سفر طولانی اندیشه بشر بپردازم و واقعا از این موضوع بسیار متاسفم چرا که ادمی دوست دارد هر چیزی که خوانده و یادگرفته، فوری برای بقیه تعریف کند. من اینجا میخواهم روی این تصویر، توسعه علم را و گوشهای از توسعه علم بر روی زمین را به شما نشان دهم. میخواهم توجه کنید و ببینید که برای یافتن ساده ترین و سخت ترین پرسشها، بشر قرنها حیران و سرگردان بوده، بالا و پایین و زیر و زبر چیزها را گشته، در برخی موارد هزاران سال سر کار بوده و در مورد برخی مسایل هنوز گیج میزند و نمیداند و صراحتا اعلام میکند. در سال ۲۰۰۰ اگر کسی (مثل من به صورت کاملا تصادفی و اشتباهی و یا محض خنده و شوخی و سرگرمی و طنز) میگفت «میدانهای مغناطیسی» زمین، (به جای میدان مغناطیسی) معلمها با لگد از کلاس بیرونش میکردند و بچهها و همکلاسیها او را با دست نشان میدادند که ببین چه میگوید. دهه ۸۰ میلادی، وقتی که ما دبیرستانی بودیم، من از شیطنتها میکردم و برای همه چیزهایی که تک و منحصربفرد بود، جمع به کار میبردم و با دوستان در مورد آن شوخی میکردیم، یکی از دوستان همکلاسی به من ایراد میگرفت که این کار را نکن، سر امتحان روی برگه، مینویسیم، نمره کم میشود. من هم جواب میدادم که اتفاقا این باعث میشود سر امتحان خوب تمرکز کنی آن چیزی را بنویسی که در کتاب آمده است نه ان چیزهایی که من میگویم! اواسط دهه ۶۰ خودمان (به تقویم شمسی) به میدان مغناطیسی زمین میگفتم «میدانهای مغناطیسی» زمین و وقتی میگفتند چرا جمع میبندی برای این، هر بار چیزهای متفاوتی میگفتم، مثلا میگفتم «برای این که میخواهم احترام بگذارم به ایشان!» و دوستان هم میخندیدند و میگذشتند. تا سال ۹۸ میلادی خاطرم هست که به آن میگفتند «میدان مغناطیسی» ... اولین تماسها و ارتباطات ما با اینترنت تازه شروع شده بود و من شدیدا در این فضا بودم، جستجو میکردم و هر انچه گیر میاوردم را میخواندم و مینوشتم. اکنون هم اگر شما جستجو کنید در منابع قدیمی این موضوع را میبینید که تصاویری که رسم میکردند برای نمایش میدان مغناطیسی زمین، یک زمین میکشیدند، یک آهنربای بزرگ میان آن میگذاشتند، با خطوطی که از دو طرف دور زمین به شکل مثل دو بال پروانه رسم میشود.
از ۲۰۰۰ به بعد آرام آرام در میان مقالات و اخبار و اطلاعاتی که مطالعه میکردیم متوجه شدیم که یک تغییری در نظریات رخ داده است و دیگر نمیگویند، «میدلن» بلکه میگویند «میدانهای مغناطیسی زمین» چرا که دستگاههای دقیقی که ساخته شد و در نقاط مختللف زمین به کار گرفته شد، جهت ها و اعداد متفاوتی نشان میدادند که بعد ها نقشههای اینها با جزئیات بیشتر نیز منتشر شد.
روی این تصویر اما شما دقیقا طرحی از یکی از همین نقشهها را میبینید که دقیقا از قاره آفریقاست و من اینجا برای حمایت از نظریه خودم دارم از آن استفاده میکنم تا به شما نشان دهم که شما دقیقا این خطوط مغناطیسی متقارن با هم را که اینجا دور قاره آفریقا میبینید، دقیقا روی همان بستر اقیانوس اطلس و در حاشیه شرق روسیه و آسیای شرقی و ... نیز میبینید، یعنی دقیقا این بیان مرا و این نظریه مرا قاطعانه ساپورت میکند که ما روی این خطوط متقارن از میدانهای مغناطیسی نوعی شیار داریم که ذرات از ان رد میشوتد و به زمین میرسند و روی لایههای درون زمین بخصوص روی فیلم استنوسفر اثر میگذارتد و باعث ظاهر شدن به شکل یک یا چند زلزلهی منفرد یا پیاپی و خوشهای میشوند. (تابان خواجهنصیری - ۲۰۲۰) روی تصاویر دیگر، به شما نشان میدهم، که میدانهای مغناطیس زمین اکنون چگونه در نقشهها دیده میشود و اکنون چطور بر روی مواد و ملکولها و ترکیبات شیمیایی سنگها دقیقا همان گونه میبینیم که من در تصویر قبلی در حالت زوم چهارم در بستر کف دریا به شما نشان دادم. عزیزان یادداشت نوشتهاند، بلی، (چشم) آن تصاویر را هم دوباره روی سایت نشان خواهیم داد.
✓ موفقیت یعنی ...
خودتان را از دیگران متمایز کنید. یک راهش این است که بیشتر مطالعه کنید. بدون تحقیق و مطالعه قبلی سخنی نگویید که بعداً پشیمان شوید. دستها را آرام حرکت دهید، سر را آرام بچرخانید و خیلی آرام و موقر سخن بگویید. این را یادتان باشد که ۷۵ درصد جمعیت یا جامعه، محفلی که در آن حضور دارید از سخن گفتن و سخنرانی در جمع میترسند. به این نوع ترس میگویند «گلاسوفوبیا»، «glossophobia»، ترس از صحبت کردن و سخن گفتن و سخنرانی کردن در جمع. وقتی بر این ترس فایق آئید خودتان را از آن ۷۵ درصد متمایز کردهاید و همین موفقیت شما را تضمین میکند. - تابان خواجهنصیری